پایگاه خبری بام | سمیه اسدی، استان بوشهر بخش زیادی از آب مورد نیاز خود را از استان های هجوار دریافت می کند ، امامصرف آب در آن از میانگین کشوری بالاست . هدر رفت آب از شبکه توزیع و همچنین برداشت های غیرمجاز نیز این مساله را تشدید کرده است. درشرایطی که طرح های تامین آب در این استان با تعریف پروژه های سدسازی و صرف هزینه های هنگفت شیرین سازی آب دریا صورت می گیرد ، اما در بحث مصرف ، ” آب” همچنان به عنوان کالایی ارزان دیده می شود.
از سویی دیگر کاهش آورد روخانه ها به دلیل بارش کم ، ذخیره آب پشت سدها را کاهش داده و سطح آب های زیرزمینی در استان ، به دلیل برداشت های بی رویه از چاه ها ، سالانه یک متر افت نشان می دهد.تداوم این رویه و عدم برنامه ریزی منسجم درمدیریت مصرف و بهره وری ، می تواند از هم اکنون زنگ های خطر را برای نسل های آینده به صدا در آورد. این مساله ، ضرورت توجه به مقوله ” مطالعات مصرف ” را بیش از پیش نمایان می کند و ان را در اولویت طرح و برنامه های مدیریت منابع آب استان قرار می دهد.
پایگاه خبری بام در این زمینه گفت و گویی با علی محمدی ، مدیرعامل شرکت آب منطقه ای استان بوشهر انجام داده است که در ذیل می خوانید:
با توجه به وضعیت آب استان ، چه برنامه مشخصی برای مدیریت یکپارچه منابع آب در سالهای پیش رو دارید؟ آیا برنامه مدونی وجود دارد که ذیل آن ، منابع طبیعی ، جهاد کشاورزی ، آبفا و آب منطقه ای و سایر دستگاه های مرتبط با آب طرح هایی را هماهنگ با هم انجام دهند؟
در خصوص آب شرب ما مطالعات جامع بلند مدت داریم که مصوب وزارت نیروست .این مطالعات مشخص کرده که دستگاه های متولی در بازه های زمانی کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت چه پروژه هایی انجام دهند. یعنی در مطالعات جامع آب شرب استان کاملا مشخص شده که در بازه های زمانی ۱۴۰۵ ، ۱۴۱۰ ، ۱۴۲۰ و ۱۴۳۰ چه طرح هایی اضافه شود. در بحث آب زیرزمینی حدود ۱۶ محدوده مطالعاتی در استان مشخص شد که متاسفانه بر اثر برداشت های زیادی که انجام شده است تمامی این ۱۶ محدوده بحرانی یا ممنوعه بحرانی هستند و.یا اینکه فاقد پتانسیل هستند که این نشان می دهد منابع آب زیرزمینی استان ما در محدودیت شدید قرار گرفته است.
بخش دیگرمنابع آبی ما ، منابع آب سطحی است .ما به طور متوسط و به صورت میانگین بلند مدت حدود ۶/۲ تا ۷/۲ میلیارد شود یا در حال مهار کردن آن هستیم. پروژه های سدسازی که به این منظور تعریف شده اند تعدادی به بهره برداری رسیده و تعدادی هم در حال احداث هستند. تامین آب شرب و کشاورزی استان نیز یکی دیگر از اهداف ساخت این سدهاست.در سال ۸۵ که سد رییسعلی دلواری به بهره برداری رسید ، بخشی از نیازهای شرب و کشاورزی منطقه را تامین کرد .سد دیگر، سد تنگ ارم بود که خوشبختانه همین بارندگی کمی که اخیرا اتفاق افتاد ظرفیت خوبی جهت تامین آب شرب روستاهای پایین دست فراهم کرد. بخشی از ظرفیت سد کلمه هم برای تامین آب شرب منطقه اختصاص یافته است.در شهرستان تنگستان نیزدو سد خاییز با هدف تامین آب کشاورزی که در سال گذشته به آبگیری رسید و سد باهوش که عملیات اجرایی آن با پیشرفت خوبی در حال انجام است.
در دشتستان ، عملیات اجرایی سد دهرود به تازگی آغاز شده است که امیدواریم با تزریق به موقع منابع مالی ، روند خوبی داشته باشد و بتوانیم برا ساس برنامه زمان بندی تعیین شده آن را به نتیجه برسانیم.سد دیگری که در دشتستان در حال ساخت است ، پروژه سد دالکی است که از لحاظ ابعاد و اندازه و نوع سد ، از شرایط خاصی برخوردار است. این سد که بزرگترین سد با هسته آسفالتی در منطقه خاورمیانه محسوب می شود ، در حال حاضرحدود ۵۶ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. علیرغم محدودیت منابع مالی ، این پروژه فعال است و امیدواریم این سد را در اولین فرصت به مرحله آبگیری برسانیم. گرچه هدف اولیه سد دالکی تامین آب کشاورزی است اما با اصلاح شیوه آبیاری در کشاورزی ، تلاش شده که بخشی از نیاز آب شرب دشهرستان دشتستان را نیز تامین کند.
در شهرستان دشتی سد قیزقلعه و سد دشت پلنگ جزو پروژه هایی است که می تواند به تامین آب شرب کمک کند. بخصوص سد دشت پلنگ جزو پروژه های شاخص در سطح ملی محسوب می شود.
در شهرستان جم ، سد باغان احداث شده که بخش اعظم منابع آب آن تامین آب شرب شهرستان جم و بخشی از روستاهای پایین دست شهرستان دشتی است . این پروژه را نیزبه آبگیری رساندیم و در آستانه تکمیل و بهره برداری است.در عسلویه نیز سد اخند به مرحله آبگیری رسیده و در حال تکمیل آن هستیم.همه این طرح ها بخش مهمی از پروژه های توسعه منابع آبی استان جهت برای تامین آب شرب یا کشاورزی است. این طرح ها بر اساس برنامه زمان بندی مشخص و بر اساس تقویمی که تعریف شده و چشم انداز طرح ها ، وارد مدار بهره برداری می شوند.
معمولا موضوع” مطالعات مصرف” در بحث مدیریت منابع آب نادیده گرفته می شود. فکر می کنید علت چیست؟
البته آنچه که نیاز است بر روی آن تاکید کنیم مدیریت مصرف و بهره وری است .اگر همه منابع آب را تامین کنیم ولی برنامه مشخصی برای مدیریت مصرف نداشته باشیم در واقع هیچ کاری نکرده ایم و ابطال و هدر رفت سرمایه اتفاق افتاده است.
به عنوان مثال دربخش کشاورزی باید از این شیوه آبیاری سنتی خروج کنیم چرا که در حال حاضربیش از ۹۰ درصد منابع آبی ما در بخش کشاورزی مصرف می شود.با این محدودیت منابع آبی اگر بخواهیم ۹۰ درصد آن را در بخش کشاورزی مصرف کنیم و بهره وری نداشته باشیم بزرگترین اشتباه را کرده ایم. به این نکته توجه کنید که در بخش کشاورزی علاوه بر مدیریت مصرف ، مدیریت بهره وری را هم باید داشته باشیم. بهره وری به این صورت که با این شرایط کم آبی استان ، اگر بخواهیم از الگوی کشت آب بر مثل کشت هندوانه پیروی کنیم ، این دیگر بهره وری محسوب نمی شود.آبی که با این شرایط سخت تامین می شود صرف کشت های آب بر می شود این در حالی است که باید به فکر نسل های آینده هم باشیم. بنده به عنوان یک کارشناس آب معتقدم با این شیوه مصرف و مدیریت بهره وری ، باید نگران آینده بود.
شرکت آب منطقه ای از یک طرف آب را تامین می کند ولی در طرف دیگر ، هدر رفت آب بسیار بالاست. به طور مثال در بخش کشاورزی ، آبیاری نخیلات همچنان به شیوه سنتی انجام می شود و اصلاح آبیاری به صورت مکانیزه نهادینه نشده است.چگونه می توان این الزام را برای مصرف کننده در بخش کشاورزی ایجاد کرد؟
یک بخشی از بحث مدیریت مصرف به دستگاه اجرایی برمی گردد و یک بخشی هم به مصرف کننده .در بخش کشاورزی ، دولت تغییر الگوی کشت را تعریف کرده و کشت محصولات استراتژیک و غیراستراتژیک را اولویت بندی کرده است. در انتها هم بحث معیشت کشاورز را در نظر گرفته است. مساله ای که اینجا مطرح است این است که اگرکشتی در یک استان محدود شود اما در استان دیگری خارج از الگو کشت شود ، آنگاه باید جوابگوی آن کشاورزی باشیم که با خط کش گذاشتن ، وی را مجبور به رعایت الگوی کشت کرده ایم.بنابراین الگوی کشت می بایست به صورت یک الگوی ملی دیده شود و همه ملزم به اجرای آن باشند.
نکته دیگر این که ما باید بر اساس محدودیت منابع آب استان مان الگوی کشت را تعریف کنیم و به سمتی برویم که قرار نباشد مثلا صادر کننده هندوانه باشیم. وقتی میانگین بارش ما انقدرکم و تغییرات اقلیمی شرایط را تغییر داده است ، باید به سمت کشت محصولات کم آب بر که از لحاظ اقتصادی توجیه داشته باشد ، برویم.
در حال حاضر طرحی به نام “طرح نخلستان ” در شهرستان دشتستان استان بوشهر در حال اجراست. این طرح در حقیقت نقشه راهی است که با هدف اصلاح شیوه های آبیاری نخلستان های منطقه و همچنین افزایش بهره وری آب تعریف شده است.تامین آب ، تغییر شیوه آبیاری ، تغییر واریته وهمچنین صنایع پایین دستی از جمله مسایلی است که در این طرح دیده شده اند. این طرح محصول همکاری مشترک بین استانداری ، آب منطقه ای و جهاد کشاورزی استان است. در این طرح ۲۴۰۰ هکتاری شامل نخلستان های سعد آباد و آب پخش و همچنین دالکی و شبانکاره ، بحث احداث ایستگاه پمپاژ و خطوط انتقال آب آن که بر عهده شرکت آب منطقه ای بود ، انجام شده است. همکاران جهاد کشاورزی هم بحث های درون مزرعه ای را دنبال می کنند و درمرحله بعدی به سمت تغییر واریته و نوع نخل می روند.
البته به موازات کارهای خوبی که انجام شده ، آنچه که به دغدغه های کارشناسان مجموعه آب منطقه ای اضافه شده این است که ما اصلاح شیوه آبیاری را انجام می دهیم و در نتیجه مصرف آب در آن سطح کشت خیلی کم می شود ولی از سویی دیگر، سطح زیر کشت را داریم اضافه می کنیم .این در حالی است که قانون ” سازگاری با کم آبی” ، توسعه نخلستان های بوشهر را در این سطح ممنوع کرده است چون استان بوشهر بیش از این کشش توسعه نخلستان ندارد .
قانون سازگاری با کم آبی می گوید به دلیل مشکلاتی که از لحاظ تامین منابع آبی دارید ، سطح نخلستان ها را بیشتر از این توسعه ندهید ولی خوب متاسفانه این دارد اتفاق می افتد و این قانون رعایت نمی شود. صحیح نیست که با اصلاح شیوه های آبیاری ، بهره وری را بالا ببریم اما از طرف دیگر توسعه دهیم گویی که هیچ کاری نکردیم. در حقیقت آبی که باید ذخیره می شد را به سمت توسعه بیشتر نخلستان بردیم.
در کشورهای توسعه یافته سرانه مصرف آب به ازای هر نفر مشخص شده و مصرف کننده مجاز است در همان حد و حدود مصرف کند چرا این موضوع در کشور ما به صورت قانون در نیامده است؟
در این کشورها عامل بازدارنده را به صورت افزایش سرسام آور قیمت تمام شده خدمات معرفی کرده اند. نه فقط آب بلکه همه منابع مصرفی . اما در ایران ، دولت باید قیمت تمام شده آب شرب را با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی و اجتماعی اعلام کند.
در سال های اخیر به دلیل گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی شدید ، بخصوص در مناطق گرم و خشک میزان بارش های کم باعث شده که ورودی آب به سدها بسیارکاهش یابد. با این تفسیر ، ما همچنان اصرار به سد سازی داریم. آیا پروژه های سد سازی در استانی که در پایین دست حوضه آبریز قرار دارد ومیزان تبخیر آب از پشت سدهای آن بالاست ، توجیه پذیر است؟
اتفاقا درانتهای حوضه آبریز اگر سیلاب با احداث سازه هایی کنترل نشود ، آن را از دسترس خارج کرده ایم چون به آبهای آزاد ریخته می شود. آب با کیفیتی که ناشی از بارش است و با ای سی حدود ۲۰۰۰ به دریا با درجه شوری ۷۰ هزار ریخته می شود. باید توجه داشت که تغییرات اقلیمی باعث شده بارش ها با تعداد کم ولی با شدت زیاد در حوضه اتفاق بیفتد و این یعنی بروز سیلاب و خطرتخریب در پایین دست. در نتیجه ، سازه های مخزنی و کنترلی به این منظور در پایین دست ایجاد می شوند که ضمن کنترل سیلاب بالادست ، از هدر رفت آن به آب های آزاد جلوگیری کرده و همچنین بخشی از آب شرب و کشاورزی مورد نیاز مردم ساکن در پایین دست را تامین کنند.
این را هم فراموش نکنیم که در بحث وقوع سیلاب ما جزو سه استان اول کشورهستیم .
آخرین سیلابی که در استان داشتیم مربوط به چه زمانی است؟
آخرین سیلابی که داشتیم در فروردین گذشته اتفاق افتاد.فرض کنید اگر هیچ سازه ای نبود چه اتفاقی می افتاد؟ بالاخره باید این ۷/۲ میلیارد متر مکعب روانابی که ازخارج از استان وارد می شود را یک جوری مها رکنیم که چاره آن ایجاد سازه هایی مانند سد است.
اما طرح های آبخیزداری می تواند به کنترل سیلاب بالادست کمک کند.
آبخیزداری تنها بخشی از سیلاب را می تواند کنترل کند. با تغییر اقلیمی که ایجاد شده ، بارش ها با شدت بالا اتفاق می افتد.وقتی ۱۰۰ میلی متر در ساعت بارش داشته باشیم هر چقدر هم در بالادست کار آبخیزداری انجام شده باشد ، باز ظرفیت کنترل آن را ندارد و رواناب ایجاد می شود.
ساخت سدهای زیرزمینی چطور؟ پروژه هایی از این دست چقدر می تواند به کنترل سیلاب و تغذیه سفره های آب زیرزمینی استان کمک کند؟
بحث احداث سدهای زیرزمینی مدت زیادی است که مطرح است و حتی در مناطقی در کشور هم احداث شد. احداث سدهای زیرزمینی در واقع همان تغذیه مصنوعی سفره های آب زیرزمینی محسوب می شود. یعنی شما آب را در جایی داخل زمین نگه می دارید و بعد تغذیه می کنید توی سفره. سدهای زیرزمینی طوری ساخته می شوند که آب در آن ساختار زمین شناسی محصور بماند اما ساختار زمین شناسی استان بوشهر به صورتی است که فقط در یکی دو نقطه استان می توانیم این سدها را ایجاد کنیم وچون قابلیت ذخیره سازی آب در آن سازند کم است ، بنابراین اجرای آن در استان بوشهر توجیه ندارد.
در کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عمان و امارت می بینیم که برای تولید آب به فناوری هایی مانند گرفتن آب از رطوبت موجود در هوا روی آورده اند. این فناوری در کشور ما هم بومی شده است. با توجه به رطوبت بالای موجود در هوای استان بوشهر ، فکر می کنید استفاده از این فناوری به صرفه باشد؟
در بحث استفاده از رطوبت هوا برای تولید آب هنوزبه آن فناوری که بتواند حجم نیاز مصرفی را تامین کند نرسیدیم . البته می شود از رطوبت هوا استفاده کرد اما خروجی آن چند لیتر می شود و با چه قیمت تمام شده ای؟مثل داستان باروری ابرها که بسیاری سوال می کنند که چرا ما آن را انجام نمی دهیم و چرا در این زمینه هزینه نمی شود؟ این در حالی است که در طرح باروری ابرها چندین مولفه تاثیر دارند که اینها باید در کنار هم قرار بگیرند که این طرح نتیجه دهد. در کل دنیا نیز اجرای پروژه های باروری ابرها بیش از ۳۰ درصد بازدهی نداشته است.
در مقایسه با سدها ، آیا آب شیرین کن ها منابع پایدارتری برای تامین آب به شمار می روند؟
آب شیرین کن ها نسبت به سدها نیز منابع پایدارتری به حساب نمی آیند چون سدها براساس یکسری مطالعات بلند مدت ۵۰ ساله برنامه ریزی و ساخته می شوند. سدها با بدبینانه ترین حالت یعنی حتی اگر بارندگی چند سال اتفاق نیفتد اما بر اساس اهدافی که در دوره ترسالی برای آن تعریف شده ، طراحی می شوند. برای ساخت سد کوچکی مانند تنگ ارم در مجموع ۱۹ میلیارد تومان هزینه شده که حدود ۵/۴ میلیون متر مکعب آب شرب می دهد. این را مقایسه کنید با قیمت تمام شده آب شرب ازیک آب شیرین کن.فکرمی کنید قیمت آب شرب حاصل از سدها در مقایسه با قیمت تمام شده آب شرب حاصل از نمکزدایی آب دریا چقدر متفاوت است؟ حدودا یک دوازدهم هست.این را اضافه کنید به مسایلی همچون محیط زیست دریا وخطر آلودگی آن و همچنین مصرف انرژی به جهت انتقال آب.در حقیقت آبی که از آب شیرین کن تهیه می شود بسیار گران تر از آب تولید شده ازپشت سد است.من از صنعت سدسازی دفاع نمی کنم اما می خواهم بگویم که در استان بوشهر سدسازی توجیه دارد.
و سوال پایانی ، با توجه به اینکه همواره از بوشهر ، به عنوان استانی ” کم آب ” نام برده می شود و این موضوع در حافظه مردم این استان حک شده است.در حالی که بارها از سوی شرکت آب منطقه ای عنوان شده که مشکلی در تامین آب وجود ندارد ، چگونه می توان این واقعیت را برای مردم ملموس کرد؟
در این زمینه دستگاه های متولی باید در زمینه مصرف فرهنگ سازی کنند. ما به نوبه خود بر اساس اطلاع رسانی که انجام می دهیم ، از اصحاب رسانه کمک می طلبیم تا مردم در بحث مدیریت مصرف و بهره وری آب به ما کمک کنند. در هر حال یک جاهایی باید مصرف کننده این موضوع را لمس کند و رعایت کند . از سویی دیگر نیاز است که شبکه توزیع آب هر چه سریعتربه صورت گسترده بازسازی شود که این امر با اعتبارات حداقلی محقق نمی شود.
در حال حاضر میزان آبی که به ازای هر نفردر شبانه روز وارد شبکه می شود حدود ۵۰۰ لیتر است. این میزان به همراه غیرمجازهایی که از شبکه برداشت می کنند عدد بسیار بالایی است. اقداماتی چون تغییر الگوی کشت ، اصلاح شیوه آبیاری در کشاورزی ، اصلاح شبکه توزیع و و صرفه جویی در بخش خانگی می تواند بسیار اثربخش باشد. اگر بهره بردار یا کشاورز به جای استفاده از آب زیرزمینی از منابع آب های سطحی استفاده کند تا وضع سفره های آب زیرزمینی از این بدتر نشود ، طرح هایی مانند آبخوان داری نیز کمک می کند تا افت سالانه یک متر از سطح آب های زیرزمینی استان نیز جبران شود.اما وقتی مصرف سرانه بالاست ، آبی که تامین شده ، جوابگو نیست. در واقع آب هست ولی صرفه جویی و بهره وری نیست.