پایگاه خبری بام – محمدمتین افراسیابی | گاهی تاریخ، نامهایی را نه بر کاغذ، که بر دلها مینویسد ، نه با مرکب، که با عرق پیشانی و خاک کفش مردان زمینخورده.
غانم نعیمزاده یکی از همان نامهاست.
درختی تنومند در زمین کوچک اما پرغرور فوتبال خارگ، که ریشه در خاک داشت و سر به آسمان غیرت.
او بازیگر نبود، راوی بود.
راوی نسلی که در میان صدای آژیرها و غبار جنگ، هنوز نفس فوتبال را زنده نگاه داشت.
در روزگاری که خارگ زیر آتش میسوخت ، غانم شعلهای دیگر بود برای روشن نگاه داشتن مشعل امید…
و بعدها، وقتی کفشها را آویخت، بلندتر ایستاد!
مربی شد، داور شد و ریشه ی رشد یک درخت شد ، درختی نسلی بی تکرار.
و حالا که او رفته، نه فقط صندلی نیمکتها، که قلب فوتبال خارگ، خالیست.
اما بگذار بگوییم: مردان بزرگ نمیمیرند،
آنها در گوش باد باقی میمانند،
آنها در بادهای شبهای بی ماه میوزند در خاک نرم زمین چمن خانه شان آرام گرفته اند ، در خاک زمین چمن ، در عطر پیراهنهای عرقکرده ، در فریاد سکوهای سنگی و درست در میدان مستطیل سبز
غانم نعیمزاده، درختی بود که ایستاده زیست، ایستاده افتخار آفرید، و در قلب ما ایستاده باقی خواهد ماند…