در یادداشتی که ابراهیم فرجی پور به پایگاه خبری بام نیوز ارسال کرد،اظهار داشت:
جامعه صنعتی وتکنولوژی ارتباطات باعث شده تا انسان برای دست یابی به خواسته هاونیازمندی های روزانه سرعت عمل داشته وروز بروز برای تصاحب هر چه بیشتر از منابع ومواهب طبیعی تلاش بیشتری نماید،این تفکر وایده در کار روزانه وزندگی شهری به عنوان انگیزه و محرک محسوب شده وبشر در زندگی شهری همواره با عجله وگاها با رقابت واضطراب زندگی روزانه را سپری می کند، تعجیل برای رسیدن بموقع وعدم تاخیر در در انجام کارها در جامعه صنعتی روز بروز عرصه را به انسان وموجودات دیگر تنگ ترکرده وباعث نگرانی واسترس مضاعف شده است .از اینرو التهاب ودست یابی به اهداف و خواسته ها در جوامع امروزی در همه پدیده ها وعرصه ها تسری یافته و ورزش کوهنوردی نیز از آن مثتثنی نیست، به همین منظور حجم کار ودغدغه های زندگی روزانه باعث شده تازمانبندی واجرای اغلب برنامه های کوهنوردی با دستپاچگی وهمراه با اظطراب و سرعت عمل انجام گیرد. متاسفانه دیگر فرصتی نیست تا انسان در کوه اندکی با عناصر طبیعی انس والفت بر قرار نموده واز مواهب طبیعی لذت ببرد وبا خاطری آسوده لحظاتی را در کوهستان ودر کمپ هاتوقف داشته وبه استراحت و هم هوایی بپردازد. مناسبات ونگرانی های رایج زندگی شهری خواسته وناخواسته در ذهن وروح انسان تجلی یافته ولاجرم در خلوت ودور دستها نیز مخل آرامش وخاطر انسان شده است، از اینرو انسان از آرامش کوهستان و صلابت قله ونیز دیدار ستارگان و مناظر زیبا ولذت بخش کوه و قله محروم شده وبا دلواپسی مسیرها را پشت سر گذاشته وبا این زمان اندک قادر به برقراری رابطه و ملاطفت با پدیده های طبیعی و آثار لذت بخش کوهستان نمی باشد،لذا شرایطی فراهم نمی شود تا انسان خستگی و آثار نا ملایمات زندگی شهری وجامعه صنعتی را در محیط کوهستان تخلیه و به آرامش خیال برسد ،از اینرو تفکرصعودهای سرعتی به قصد رقابت وفتح قله در جامعه کوهنوردی بتدریج فرهنگ سازی شده وبه نظر می رسد فرجام وچشم انداز خوبی نخواهد داشت. با این تصور اغلب کوهنوردان فقط به جهت حضور فیزیکی به کوهستان و قله مراجعت کرده و علی رغم میل باطنی قله را به قصد دیدار چند لحظه و ثبت تصویر یادگاری در سوابق صعود می کنند.ازاینروماهیئت وهدف کوهنوردی ایران وجهان نسبت به زمانبندی وهمچنین فلسفه کوه نوردی و فتح قله قابل مقایسه وارزیابی نیست . لذا گاهی در همراهی برخی تیم های خارجی تحمل وبردباری خود را از دست داده ومتانت وخونسردی آنان در کوه خوش آیند تفکروایده ما نبوده وبه نقد وشماتت منجر خواهد شد،به همین خاطر در برخی مواقع بدلیل عدم فرصت وزمانبندی متناسب برنامه ونیز تسریع واصرار به صعود نا خواسته دچار افراط وتفریط شده وگاها دست یابی به قله منجر به شکست غافل گیرانه ویا به شانس واقبال ختم به خیر می گردد .بی تردید هدف پیاده روی و کوهنوردی به دامن پاک کوهستان برای رسیدن به قله وپاسخ گویی به انگیزه های درونی و دست یابی به آرامش خیال می باشد، از اینروموفقیت وایستادن بر بلندای قله که کوهنورد با بهره گیری از نبوغ و توانمندی خویش و نیز پایداری و مهربانی قله منجر به کامیابی می گردد دلنشین ولذت بخش خواهد بود، اما انسان همواره پیروز میدان نیست. لذا صبر وشکیبایی وبهره گیری از فرصت ها ونیز عدم تعجیل در اجرای برنامه ضریب اطمینان را افزایش داده وتسلط بر مدیریت بحران خواهد بود .بدون شک داشتن حوصله و توقف در مناطق کوهستانی باعث آرامش درونی و ماندگاری ظرفیت حیاتی می گردد وانسان با خوردن و آشامیدن و تغذیه مناسب به تجدید قوای جسمی خود پرداخته واز فضای پاک وپر مهر کوهستان آرامشی درونی کسب کرده و لذت خواهد برد. توقف و ماندگاری متناسب برنامه در ارتفاع باعث سازگاری بدن با محیط پیرامون واعتماد متقابل انسان به کوهستان بوده ودرنتیجه ارزیابی انسان از نقاط ضعف وقوت خویش باعث تقویت فرصتها و غلبه بر تهدید ها خواهد شد. تمرین منظم و ممارست با کوه ونیز شب مانی وداشتن تجهیزات از مقدمات وشاخصه های لاینفک ورزش کوه نوردی بوده که لازم است در این زمینه توجه بیشتری شود. با تاسف در روزگارفعلی سرعت عمل وعدم توقف در کوهستان بتدریج نهادینه ودر جامعه کوهنوردی فرهنگ سازی شده است . اکنون اغلب برنامه های کوهنوردی به قصد رکورد وغلبه بر قله بوده و علاقه مندان تحت هر شرایطی تلاش می کنند در زمان کوتاه قله مورد نظر را صعود نمایند. از اینرو به تصورخود آبرو داری کرده وباعث حفظ انگیزه های درونی وسر افرازی جامعه خواهند بود.
وچنانچه به هر دلیلی موفقیتی حاصل نگردد دال بر بی کفایتی اعضای تیم بوده وتوجیه وپاسخ گویی به حامیان برنامه وجامعه دشوارو اجتناب ناپذیر است .به همین دلیل گاها در شرایط سخت و بحرانی تصمیم گیری وتوقف برنامه عدول از خط قرمزو نادیده گرفتن آمال واهداف خواهد بود، لذا با تاثیر پذیری از فرهنگ عامه ورایج جامعه صنعتی قدرت تصمیم گیری را در شرایط سخت کاهش داده ومنجر به خطای زود هنگام می گردد، از اینرو به نظر میرسد رعایت زمانبندی برنامه وتمرینات پیش نیاز با توجه به شرایط وسختی قله ونیز بهره گیری از تجهیزات متناسب برنامه وهمچنین تحمل وبردباری از شاخصه های موفقیت در اجرای کوهنوردی بوده لذا صعود به قله را باید همچون شکار لحظه ها در بینش وافکار خود نهادینه نماییم ، از اینرو به نظر میرسد اکثریت صعود کنندگان از مواهب وآثار دلنشین طبیعت در برنامه ها چیزی به خاطر نداشته ولذت نمی برند.فرار از شلوغی شهر به قصد تفنن ورسیدن به آرامش درونی اکنون در ضمیر و خیال ما شعار دست نیافتنی شده وتمام تلاش این است که در هر شرایطی وباهر قیمتی قله صعود و در بازگشت سرعت عمل بیشتری داشته و هر چه سریعتر به محل کار ومنزل مراجعت نماییم که شاید این روش بظاهر موفقیت آمیز در ارزیابی وفرایند جامعه خوش بینانه وبه عنوان اولین نفرات وفاتحین برتر لقب گرفته ومورد تحسین واقع شود،غافل از اینکه تاثیر نامطلوب آن در فرهنگ و آموزه های جامعه کوهنوردی و آثار مخرب آن در روح و جسم انسان اجتناب ناپذیر و ناگوار خواهد بود. اغلب کوهنوردان در بازگشت از قله و کوهستان ذوقی برای نگارش و نوشتن نداشته وبرخی بدلیل فشارهای روانی و سرعت عمل در صعود از لحظات سپری شده فراموشی گرفته و در خلوت خویش ازبرنامه و عملکرد خود رضایت خاطرندارند، لذا صعود به قله و پیمودن مسیرهای زیبا و به یاد ماندنی کوهستان به سختی درخاطره ها مانده ودر زمان بسیار اندک منجر به فراموشی واز دیده و نظر محومی گردد، انگاردیگر فرصتی نیست تا در کنار بوته ها وگلهای رنگارنگ کوهستان ویا برف وصلابت دیواره ها توقفی داشته وزیبایی های طبیعت را در ذهن وروح خود عجین کرده وشرایط ویژه کوهستان را آنچنان که هست در سوابق وآرشیوتاریخ ثبت ومنتقل نماییم .