در برابر کاستیها و کمبودهای مراقبتی نسبت به پاکیزگی محیط زیست کوهستان ، همواره این گفتمان دیده شده و امیدواریم که در آینده بسیار نزدیک ، شنیدن این جمله که ( ولش کن ، یکی میاد و جمعش میکنه…! ) برای همه ما یک جمله ناخوشایند باشد .
خطری در این میان وجود دارد که همه ما مانند هم به این موضوع بپردازیم ، و وظایف شخصی خود را بر دوش دیگران بگذاریم ، که ممکن است همچون ما بیاندیشند . فرض بگیرید کودکی در حال غرق شدن در استخر باشد ، شما او را می بینید و به سرعت تصمیم به نجات کودک می گیرید ، و یا ممکن است در همان لحظه به اطراف نگاهی بیاندازید و چند تن دیگر را هم همچون خودتان ببینید که به این صحنه نگاه میکنند ، و با خود بگویید شاید آنها آن کودک را نجات بدهند !
این دوگانگی در تصمیم به یک معضل اجتماعی و تربیتی شباهت بیشتری دارد ، تا رفتاری منطقی و دوراندیشانه .
اما اگر کسی به خیریه پول بپردازد ، در یک اقدام خیرخواهانه بدون آنکه بداند اثرات این کمک در کجای جهان یا منطقه ای به کار میرود شرکت کرده است . البته بازتاب این کار خیرخواهانه تاثیرات عمیقی دارد ، اما چون وی از این تأثیرات بی خبر است ، ممکن است بگوید : بهترین راه این است که کاری انجام ندهم !
دلبستگی به طبیعت و پاسداشت اندوخته های طبیعی ، یکی از زیباترین جلوه های انسانی و اخلاقی بوده و همواره مورد نگاه دلسوزان طبیعت قرار گرفته است . پاکسازی طبیعت در نگاه نخست اثرات بصری قابل توجهی را به معرض نمایش میگذارد ، و تاثیرات دراز مدت این رفتار ، نسلهای آینده بشر را از این رفتار انسانی و دوراندیشانه بهرهمند خواهد ساخت.