به گزارش خبرنگار بام نیوز، در نوشته ای که مهدی آقامیری به بام نیوز ارسال کرد اظهار داشت:
آن دشداشهپوش سمت چپی محمد علی صدپاراست. معرفی نمیخواهد؛ فاتح بلندترین قلههای جهان در سختترین شرایط هوایی در زمستان.
آن تازهجوانِ پشت لب سبزشدهاش هم پسرش ساجد است.
به قواره و شمایل ساجد نگاه کنید. پسری بیادعا و خاکی که طبق اعلام پدر، امشب در کنارش، تلاش خود را برای رسیدن به قلهٔ کی۲ انجام خواهند داد.
هرچه فکر میکنم و به تصویرهای صفحهٔ هزار و هفتاد و هشت فالووریِ سجاد، به کفش مجلسی نوکتیز و خاکگرفته، دشداشه و موتور خاکی ۱۲۵ او در درههای پاکستان در صفحهاش نگاه میکنم، بیشتر پی میبرم که کوهنوردی و مفهومی به نام صعود در هر سطح و مرتبهاش، هر چه باشد، هر بعد و معنا و فلسفهای که داشته باشد، ادا نیست.
ساجدِ نوزده ساله امشب در جاییست که هزاران کوهنورد شاخص دنیا آرزویش را دارند تا در این فصل، در آن ارتفاع در کی۲ تنها سلفی بگیرند. ساجد امشب در جاییست که صدها غول کوهنوردی جهان، نیمخیز و با چشمانی که لحظهٔ خیز پلنگ برای آهو را به یاد میآورد، طی سالها، مترصد بودند تا افتخار و اعتبار صعود زمستانهٔ سرسختترین قلهٔ جهان، کوه کوهها، کوه وحشی کی۲ را به نام خود بزنند. آن غولها اهل ادا هم نیستند اما ساجد نوزدهساله اکنون تا جایی آمده که هیچ ژن و آقازادگی و تظاهر نمیتواند او را در این فصل تا آن ارتفاع در آن کوه وحشی بکشاند.
آری، باز هم به ساجد نگاه کنیم. او در تابستان گذشته همین کی۲ را صعود کرد. شاید نقدهایی به بیتجربگی او در صعود زمستانهٔ کی۲ باشد که قطعاً در جای خودش شنیدنی و پذیرفتنیست. اما،کوهنوردی هرچه باشد ۳۶ میلیون تجهیزات پوشیدن برای رفتن به درکه نیست. کوهنوردی هرچه باشد کامنتهای استاد شما فوقالعادهاید نیست؛ بایوهای دختر کوهستان و پسر جنگی کوهستان نیست.
کوهنوردی هرچه باشد ادا نیست.
برای ساجد و پدرش دعا کنیم.
مهدی آقامیری