• امروز : چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 24 April - 2024
کل اخبار 24664
4

آپـِرکات

  • کد خبر : 44641
  • 21 خرداد 1400 - 22:23
آپـِرکات
بام نیوز: بی تفاوت روشو برگردوند و مشغول نشخوار لقمه ای شد که در دهانش جا داده بود .

مشتم رو رو گره کرده بودم ، بلند فریاد زدم : آهای دوست عزیز ، خوبه یه چوب کبریت روشن کنم و بذارم رو صورتت ؟ جای اجاقت رو عوض کن .

نگاهش به سمت من چرخید و نیم نگاهی کرد .
بی تفاوت روشو برگردوند و مشغول نشخوار لقمه ای شد که در دهانش جا داده بود !!

فاصلۂ زیادی با هم نداشتیم ، تقریبأ سه متر . خیز برداشتم و به طرفش رفتم ، هنوز مشتم گره خورده بود و آماده بودم که بزنم زیر پهلوش ، اما به خودم اومدم و گفتم : کار فرهنگی با خشونت جواب نمیده ، غافل ازینکه گاهی وقتا یه آدمهائی رو فقط باید با مشت و لگد بهشون چیزی یاد داد .

به طرف بوتۂ سبزی که کنار اون مرد بود رفتم ، و اجاق خوراکپزی مشتعل و پر حرارتش رو از لای شاخه های در حال سوختن بوته بیرون کشیدم .
دلم کباب شد ، شاخه های سبز بوته ، در حال سوختن و جزغاله شدن بودن . اجاق فرد مثلأ کوهنورد ، تمام شاخه های اطراف رو سوزونده بود . با حالتی خشمگین و بغض آلود ، اما محترمانه ، از فرد مزبور توضیح خواستم ، با بلاهت خاصی گفت : آقا داره باد میاد ، اینجوری آب جوش نمیاد ، میخوایم چای بخوریم !!!

دیگه نتونستم تحمل کنم ، سرش فریاد زدم : خوبه بیام همین اجاقو بذارم زیر بغلت تا آب جوش بیاد ،؟ مرد ناحسابی ، این بوته زنده اس ، داره نفس میکشه . رحم و مروّتم خوب چیزیه . دوباره سرش رو برگردوند و به نشخوارش ادامه داد .

مشتم رو باز کردم و آهی کشیدم ازین همه حماقت و بی عقلی بعضی مثلا طبیعتگردان امروزه …

لینک کوتاه : https://www.bamnews.ir/?p=44641

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.