بنشین پای حرفایم
بشنو صدایم
با توام ای بر فلک کشیده
آهای رعنا قدُ قامت کشیده
با توام ای معشوق من
ای قله های استوار امن
فرار نکن از یادم
تو من عاشق کردی
هی کم آوردم طاقت آوردی
هی غم آوردم به رویم نیاوردی
هی خسته شدم ایستادی خم نیاوردی
هی زده شدم ماندی تا زاده شوم
هی رانده شدم دور نشدی تا برسم
هی مانده شدم موندی تا دیده شوم
هی سر خم آوردم سایه افکندی تا خنک شود دلم
هی مست شدم دم میخانه نشستی تا پیاله ام را سر کشم
هی دیوانه شدم من مجنون پنداشتی تا عاقل شدم
هی روانه شدم من آغوش کشاندی
تا گرم شوم
هی زمین خودم راه نشونم دادی تا گمنشوم
هی غصه خوردم دلداریم دادی تا تنها نشوم
هی گریه کردم راز دارم شدی تا رسوا نشوم
هی اشتباه کردم من باز آزمودی تا درس بگیرم
هی ناله کردم من آروم کردی تا تسکین بگیرم
هی کوله بستم من دلگرمی دادی تا بند کفشایم محکم ببندم
هی پا گذاشتم تو من انگیزه دادی تا به عشقت زنده باشم
هی برگشتم من دوباره خواستی تا آزاده باشم
حالا تو
مسئولی که بمونی چشم انتظارم
آخه من عاشق ساختی
تا نباشم هرزه ی هر بامی
اگر روزی با هم نباشیم
و بخواهم برسم بهت از هر راهی