چند روزه به بار معنایی بعضی از کلمات فکر میکنم
کلماتي که در واژگان توصيفی اکثريت مردم در توصيف فعاليت های کوهنوردی بيان ميشه.
فاتح قلل
تسخير قله
حمله به قله
شکست در فتح قله
زير پاي در آوردن کوه
زدن قله
به اهتراز در آوردن پرچم
و ….
فکر کنم خود من هم گاهی از اين کلمات استفاده مي کردم،ولي اين کلمات کلمات جنگی هستند.
به جاي قله کافيه سنگر را بگذاريم و انگار داريم به جملاتی از يک گزارش نظامی با که با مارش همراه گوش می دهيم .
شايد اين کلمات از آن رو در کوهنوردی باب شد که اولين کتاب های کوهنوردی و آموزش دهنده های کوهنوردی در ايران نظامی بودند!!
من اين کلمات را دوست ندارم،بوی خون ميدهند و و باروت.
مگر آنان که به کوه می روند با کوه سر جنگ دارند که تسخير و فتحش کنند.
از قله که بر می گردی پايين وقتی بر ميگردی و دوباره بهش نگاه مي کني گاهی باورش برای خودت هم سخته که اون بالا بودي.
پس چه جوری سودای فتحش را ميشه داشت.
هيچ کوهی فتح شدنی نيست.
هيچ کوهی را نمي شه تسخير کرد.
هيچ کوهی فاتح نداره.
و هيچ پرچمی برای هميشه بالای قله باقی
نمی مونه.
همین….!