• امروز : پنجشنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 25 April - 2024
کل اخبار 24664
3

قله شاهوار شاهرود

  • کد خبر : 24895
  • 21 بهمن 1399 - 12:38
قله شاهوار شاهرود
قله شاهوار شاهرود

سیزده بدر امسال برخلاف سال های گذشته به جای رفتن به آغوش طبیعت همراه با خانواده، تصمیم گرفتم همراه با دوستان به قله شاهوار صعود کنیم اما گویا اعضای خانواده راضی نبودند!

دو روز قبل از صعود برف زیادی باریده بود و نه تنها قله شاهوار بلکه روستای مبدا یعنی “تاش” رو هم سفیدپوش کرده بود. (روستای تاش در نزدیکی مجن در مجاورت شاهرود با مردمانی خونگرم و بامحبت)

۱- ناخواسته یکی از دشوارترین مسیرهای صعود را انتخاب کردیم! و درست چند گام مانده به گذر از این مسیر با شیب زیاد و سطح یخ زده پای بنده سر خورد و ارتفاعی نزدیک به ۲۰۰ متر را در عرض کمتر از چند ثانیه فرود اومدم! (دوستان نگران نشید شکر خدا آسیب جدی ندیدم )

بر اساس تقویم گروه کوهنوردی البرز صعود به قله شاهوار اولین برنامه کوهنوردی چند روزه گروه در سال ۱۳۸۸ بود. اوایل هفته به تقویم سال جدید که نگاه می کردم دیدم تا ۲ ماه آینده هیچ تعطیلی وجود نداره و بنابراین از برنامه چند روزه هم خبری نخواهد بود. از طرفی زمان صعود مصادف بود با سیزده فررودین یا همون سیزده بدر. مقدمه چینی برای خانواده و اعلام این خبر که امسال سیزده بدر در کنار آن ها نخواهم بود هم پروژه عظیمی بود! ظاهرا دیگر اعضای گروه هم با چنین مشکلی مواجه بودند چرا که تعداد افرادی که اعلام آمادگی می کردند هر روز کمتر می شد! انصراف های پی در پی نشان دهنده شکست بچه ها در این پروژه بزرگ و استراتژیک بود…!

اما تعدادی مصر بودند که برنامه گروه به هر شکل ممکن باید انجام شود. تعداد این افراد نهایتا به ۵ نفر رسید که ساعت ۴ صبح روز چهارشنبه ۱۲ فروردین ۸۸ حرکت خود را از قم شروع کردند.

 

هدف: قله شاهوار شاهرود از مسیر روستای تاش

ارتفاع قله: ۳۹۶۱ متر

وسیله نقلیه: سواری پژو ۴۰۵ (تشکر ویژه از آقای خسروبیگی عزیز)

افراد شرکت کننده: یاسر پورصدری، دکتر خسروبیگی، محمد نادعلی نسب، علی رضا امینیان و محمد گائینی

تعداد روزهای اجرا: ۲ روز (۱ روز سفر و بازدید از مناطق باستانی منطقه + ۱ روز صعود قله)

سرپرست برنامه: محمد نادعلی نسب

گزارش و عکس: محمد گائینی

 

این مطلب هم جالبه: قله کهار و زنده شدن خاطره نخستين صعود…

روز اول (حرکت به سمت شاهرود و بازدید مناطق گردشگری منطقه):

در اجرای برنامه های کوهنوردی که در مناطق دوردست نسبت به مبدأ حرکت برگزار می شوند، برنامه ریزی مناسب برای سفر یک اصل اساسی به شمار می رود چرا که با شناسایی و یک زمان بندی خوب می توان همزمان از جاذبه های طبیعی و تاریخ منطقه دیدن کرد؛ کاری که به همت هم نوردان در این برنامه به خوبی عملی شد.

ساعت ۴ صبح چهارشنبه سه نفر از دوستان از قم حرکت خود را شروع کردند. ساعت ۶ دو نفر دیگر در سه راه افسریه تهران به تیم پیوستند و بدین ترتیب تمام نفرات بدون کوچکترین تأخیری در برنامه حضور پیدا کردند.

 

مسیر ما از تهران به سمت شاهرود به ترتیب زیر بود:

شریف آباد (صبحانه: کله پاچه!) – گرمسار (بنزین) – سمنان – شاهرود

ساعت ۱۰:۴۵ به شاهرود رسیدیم. از یکی از چادرهای راهنمای گردشگران نوروزی کاتالوگ و اطلاعات گردشگری شاهرود و بسطام را دریافت کردیم و کمی راجع به منطقه پرسیدیم. از قضا مسول این چادر خود از کوهنوردان شاهرود بود. با او درباره وضعیت قله و شرایط آب و هوا گپی زدیم. به نظر می آمد که صعود به قله در این فصل برایش عجیب بود و به خصوص نسبت به بارش سنگینی که روز قبل در منطقه رخ داده بود آگاهمان کرد و برایمان آرزوی موفقیت کرد.

از شاهرود به سمت بسطام که در ۶ کیلومتری شمال آن می باشد راهی شدیم. مسجد و مقبره بایزید بسطامی، گنبد غازان خان، ایوان الجایتو و برج کاشانه دیدنی های درون شهر بسطام بودند که از آن ها دیدن کردیم و البته آن ها را به ثبت رساندیم (دوربین، موبایل…). انصافا هنر و معماری پیشینیان ما تحسین برانگیز است و ای کاش بتوانیم به جای یادگاری نوشتن روی آن ها، محافظتشان کنیم.

از بسطام به سمت روستای قلعه نو خرقان در فاصله حدودا ۲۰ کیلومتری راهی شدیم. بنای آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی و محراب درون آن بسیار زیبا و دیدنی بود.

 

مسیر را به سمت شاهرود بازگشتیم و در میانه راه (بین بسطام و شاهرود) وارد جاده مجن شدیم. مجن ۲۰ کیلومتری شاهرود و نزدیکترین شهر به روستای تاش (محل شب مانی ما برای صعود به قله) بود. آبشار طبیعی مجن بسیار معروف می باشد که به دلیل بارندگی روز قبل متأسفانه جاده خاکی آن غیرقابل تردد شده بود.

به ناچار از دیدن آبشار صرف نظر کردیم و راهی تاش شدیم.

فدراسیون کوهنوردی در روستای تاش پناهگاه بزرگی دارد در دو طبقه و به نظر می آمد زمانی آب لوله کشی و امکانات خوبی داشته است. در نزدیکی پناهگاه مسجد روستا یا به قول روستاییان حسینیه قرار دارد که به نظر تمیزتر می آید و از آب چشمه در حیاط آن نیز می توان استفاده کرد. به توافق می رسیم که محل اسکان را حسینیه انتخاب کنیم.

گروه ۳ نفره ای با نیسان پاترول نظر ما را جلب کردند. پس از مصاحبت با ایشان مشخص شد که بقیه افراد آن ها نیز در راهند و در صعود فردا با بچه های باشگاه اسپیلت همراه خواهیم بود.

پس از صرف شام ساعت ۱۱ خاموشی اعلام شد و شب را در شرایط بسیار خوبی (به دلیل وجود سقف بالای سر و آب آشامیدنی و سرویس بهداشتی) سپری کردیم.

 

روز دوم (روز صعود) :

با اطلاعاتی که از محلی ها گرفتیم متوجه شدیم که تا گوسفند سرا جاده ماشین رو وجود دارد که البته ماشین ما قادر به عبور از آن نخواهد بود.

ساعت ۴:۳۰ بیدار باش گروه بود. وسایل اضافه به علاوه یکی از کوله ها (کوله فوق سنگین بنده) را درون ماشین گذاشتیم و ساعت ۵:۵۰ در تاریکی حرکت به سمت گوسفند سرا را آغاز کردیم.

 

ساعت ۷:۱۰ در گوسفندسرا بودیم. در مسیر تاسیسات پرورش ماهی را دیدیم و پارس کردن های وحشتناک چنیدن سگ نگهبان را شنیدیم! سنگ و خاک تیره رنگ به وفور در طول مسیر دیده می شد که نشان از زغال سنگ موجود در دل زمین بود. به همین دلیل معدن زغال سنگی نیز در این منطقه احداث شده که سمت چپ جاده گوسفندسرا دیده می شود.

 

جاده ماشین رو گوسفند سرا به بالای معدن منتهی می شود که ممکن است موجب گمراهی شود. اتفاقی که برای گروه اسپیلت افتاد و آن ها را مجبور به فتح قله ای دیگر کرد!

از گوسفندسرا در کنار رودخانه مسیر را ادامه دادیم تا به دو یال رسیدیم. هر دو به سمت قله هدایت می شوند اما مسیر درست یال دوم بود که ما هم پس از اندکی انحراف روی این یال قرار گرفتیم. ساعت ۹:۳۳ به سنگ چین روی یال دوم رسیدیم. پس از استراحتی ۱۰ دقیقه ای حرکت را ادامه دادیم.

 

در انتهای یال دوم یکی از هم نوردان دچار مشکل تنفسی شد و به تشخیص سرپرست به همراه عقب دار گروه، تیم دو نفره فرود شکل گرفت.

 

پس از آن تیم سه نفره صعود به سمت قله هدایت شد اما کاملا مشخص بود که راه دشوار را انتخاب کرده ایم. حرکت در مسیر پر برف و پر شیب … آقای پورصدری و آقای نادعلی زحمت برف کوبی را کشیدند و بنده هم عکس می گرفتم!

 

برف بسیار زیادی که مشخص بود فقط مربوط به بارش اخیر نبوده و قدیمی تر از این حرف هاست. با این وجود تقریبا دیواره صخره ای را دور زده بودیم و تنها چند گام تا قرار گرفتن روی یال منتهی به قله فاصله داشتیم که آخرش این کفش ها کار دست من داد و در جایی که نتونستم برف کوبی کنم روی یخ ها لیز خوردم و روی برف ها سقوط کردم…! پس از کاهش ارتفاع حدودا ۲۰۰ متری و زخمی شدن دست ها و کشیدگی کتف و جاگذاشتن دو باتون در مسیر سقوط، به ناچار به تیم فرود پیوستم و تیم صعود دو نفره به سمت قله حرکت کرد. (ناگفته نماند که هم نوردان هنگام سقوط بنده بسیار نگران شدند چرا که دوربین دست من بود و دیگه روی قله نمی تونستند عکسی بگیرند!)

 

همراه تیم فرود در کنار رودخانه حدود یک ساعت منتظر فاتحان قله ماندیم اما چون خبری از آن ها نبود به سمت روستا راهی شدیم. ساعت ۱۴:۱۰ در حسینیه بود و دو نفر دیگر نیز ساعت ۱۵ سلامت و شاداب به ما پیوستند و پس از استراحتی کوتاه و صرف ناهار ساعت ۱۸ به سمت تهران و قم حرکت کردیم.

 

لینک کوتاه : https://www.bamnews.ir/?p=24895

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.