۱- چیدن گیاهانی که ریشه و غدهی زیرزمینیشان مصرف میشود (مانند پیازها و سیرهای کوهی) مستقیماً سبب تسریع روند انقراض آنها میشود.
۲- حتی چیدن برگ و ساقهی گیاهان هم عملکرد طبیعی آنها را بهشدت مختل میسازد و غالباً مانع رسیدن گیاه به وضعیت گلدهی یا بذرافشانی به میزان مناسب میشود.
۳- در فصل بهار که خاک هنوز خیس است، ورود علفچینان به مرتع سبب کوبیده شدن خاک و در نتیجه موجب جلوگیری از رویش انبوهی از گیاهان میشود. کوهها و دشتهای کشور ما، زیر فشار سهمگین دامهای اضافه هستند و همهجا خاک در معرض فرسایش شدید و پوشش گیاهی در تنش جانفرسا است. چیدن سبزی و گیاهان دارویی، آن هم در ابتدای فصل بهار که چرای دام بهخاطر فرصت دادن به گلدهی گیاهان ممنوع است، فشار مضاعفی را بر زمین وارد میسازد.
۴- بیشتر گیاهانی که بهعنوان «سبزی صحرایی» یا گیاه دارویی برداشت میشوند، گیاهانی هستند که توسط دام چرا نمیشوند؛ برداشت این گیاهان توسط انسان، اثر چرای مفرط را تشدید و پهنهی طبیعت را عاری از گیاه و مستعد فرسایش میکند.
۵- تخریب پوشش گیاهی و فرسایش خاک، سبب از دست رفتن خاصیت جذب آب میشود و در کشور ما که جزو سرزمینهای خشک و کم آب است، این به معنای تیشه زدن به ریشهی تمدن خودمان است.
۶- جمعیت انسانی، امروزه چندین برابر چند دههی گذشته است و درصدی از مردم که به کوه و دشت میروند، بسیار بیشتر از زمانهای گذشته است. به این دلیل، دیگر نمیتوان گفت که پیشینیان ما هم علف میچیدند، پس ما هم میتوانیم!
۷- گیاهان خودرو، جزو ذخیرههای ژنتیکی کشور و از داراییهای همگانی هستند، ما حق نداریم که برای استفادهی شخصی، آنها را برداشت کنیم.
۸- همگان حق دارند که از زیبایی گیاهان لذت ببرند، نباید برای نفع شخصی خود، چشمانداز کوه و دشت را مخدوش کنیم.
۹- اطلاعات مربوط به «خاصیت» گیاهان مختلف، غالباً غیرعلمی است و حتی بعضی از گیاهان که بهعنوان دارو فروخته میشوند، دارای اثرات منفی بر سلامتی انسان هستند.
فراموش نکنیم که پایداری سرزمین و حفظ منابع آب و خاک، وابسته به حفظ پوشش گیاهی است؛ هریک از ما مسوولیت اجتماعی داریم که از تخریب طبیعت کشورمان جلوگیری کنیم.