برخی تصور میکنند، عشق به طبیعت ذاتی انسان است و هر انسانی به صرف انسان بودن طبیعت را دوست دارد. برخی دیگر هم فکر میکنند، برای آنکه طبیعت را دوست داشته باشیم، خواندن کتاب درباره آن کافیست، هرچند هردوی اینها تا حدی میتوانند درست باشند، اما تا در طبیعت آموزش نبینید، نه میتوانید از آن لذت ببرید و نه آنرا دوست داشته باشید. فقط در طبیعت است که بچهها یاد میگیرند موجودات ریزی که میبینند اسباب بازی نیستند و با اشیاء فرق دارند. چه بهتر که این آموزشها از راه درستش یعنی با حضور در طبیعت و با کمک مربیان کارازموده و البته با احتیاط انجام گیرد
مشکل بتوانیم بدون حضور در طبیعت و آموزش درست، تنوع بینظیر زیستی در طبیعت اطرافمان را برای کودکانمان توضیح دهیم. کودک احتمالا نمیتواند به درستی درک کند که عمر یک حیوان چند روز و دیگری ۱۰۰ سال است یا عمر یک درخت میتواند به چندهزار سال برسد یا یک گل عمری یکشبه داشته باشد. اما کودکان میتوانند و باید تنوع زیستی و انس با طبیعت را به مرور از همان سنین کودکی فرا بگیرند. علم در کودکی مانند نقش بر سنگ باقی میماند. علم و آموزشی که هم میتواند مثبت و هم منفی باشد. پس باید سخت درباره نوع آموزش به کودکان دقت کنیم.
انس با طبیعت از کودکی و از محیط اطراف
معلمان ما در سالهای دور انس با طبیعت را به ما یاد دادند. یادمان میآید که اولین تصور ما از کشاورزی، همان دانه لوبیایی بود که با کمک معلم در دستمال تری میگذاشتیم تا با بیصبری جوانه زدنش را شاهد باشیم.
اینجا و آنجا میشنویم که کارهای بسیار جالب در زمینه آموزش کودکان در حال آغاز و انجام است، اما نکتهای مهمی را نباید از نظر دور کرد که این مدارس باید آموزشدهنده خاص داشته باشد. مربیانی که قرار است انس با طبیعت را به کودکان ما بیاموزند باید هم کارشان را خوب بلد باشند و هم آنرا دوست داشته باشند. آموزشدهندگان ضمن احتیاط نباید از طبیعت هراسی داشته باشند و توجه داشته باشند که هر نکتهای میتواند کودک را به انحراف بکشد.
آموزشهایی که در دل طبیعت فرا گرفته شوند، بیتردید اثر عمیقتری خواهند گذاشت. کودکان ما با حضور در طبیعت باید بیاموزند، اضافه کردن کمی مواد شوینده به آب یا مواد نفتی به خاک چه اثرات کوتاهمدت یا درازمدتی میتواند بر زندگیشان داشته باشد یا میشود در محل نشان داد که چگونه روشن کردن نابجای یک کبریت چندین هکتار از جنگلهای باارزش را خاکستر میکند. چه بهتر که والدین هم در این آموزشها همراه شوند و زندگی با طبیعت فرا بگیرند. کودکان درکنار والدینشان احساس امنیت بیشتری میکنند و والدین هم میتوانند فارغ از هیاهوی زندگی شهری چند ساعتی در طبیعت بگذرانند. شناخت حیوانات و گیاهان و نحوه حضور در طبیعت بدون آسیب رساندن به آن را شاید بسیاری از پدر و مادرها هم از خاطر برده باشند، پس میتوانیم برای لذت بردن از طبیعت با فرزندانمان دوباره آموزش ببینیم.