پیش از هر چیز به مقام کوهنوردانی که در هر شرایطی اصل حمایت را در کوهنوردی رعایت میکنند و جان دیگر کوهنوردان برایشان از صعود ارزشمندتر است احترام میگذاریم .
و اما یک قانون نانوشته در کوهنوردی ایران هست که هیچ کس زیر بار آن نمیرود و آن را قبول ندارد . همین نوشتار پس از انتشار با مخالفینی روبرو خواهد شد که این قانون نانوشته را رد خواهند کرد و هزاران دلیل خواهند آورد که نگارنده در اشتباه است .
و اما این قانون چیست ؟
اصل حمایت در کوهنوردی ایران زمانی کاربرد دارد که شما ارتباط عاطفی و دوستی عمیق با همنورد خود داشته باشید ، در غیر این صورت چنانچه به طور اتفاقی و ناگهانی با گروهی از کوهنوردان همراه شدید ، و در هنگام صعود دچار کمبود انرژی و حادثه گشتید ، به دلیل عدم وجود روابط عمیق دوستانه و عاطفی ، با کم توجهی و یا بی توجهی گروه ناآشنای همراه قرار خواهید گرفت ، و مسئولیت جانتان بر گردن خودتان است !.
در برخی از حوادث در کوهستان که بدان اشاره خواهم کرد ، نمونه های قابل اثباتی را در معرض دید همگان قرار خواهم داد تا بدانید که این قانون نانوشته چندان بی کاربرد هم نبوده است ، و هر از چند گاهی تلفات جانی ناشی از این رفتار را به چشم دیده ایم ، و دور از انتظار نیست که بیشتر هم ببینیم .
به دنبال دگرگونی فرهنگ کوهنوردی ، از ورزشی دلی و مرامی و اخلاقی ، به رویه ای تجاری ، نمایشی و رقابتی ، برخی از قوانین دچار تغییر شدند و نگاهها به این به اصطلاح ورزش عوض شد .
دلائل
۱ ) رسیدن به قله و ثبت صعود به هر قیمت
۲ ) بالا بودن هزینههای صعود( برونمرزی ،درون مرزی )
۳ ) فرهنگ بین گروهی و احساسی و به دور از منطق کوهنوردان تازه پا و آموزش ندیده
۴ ) ابداع روش های تازه و بدیع در نوع صعود به قله ها (سرعتی)
این ها بخشی از دلائل نگارنده بر عوامل ایجاد فاصله بین آرمانهای کوهنوردی اصیل است ، که اصل حمایت در آن ، یکی از برجستهترین قوانین می باشد .
حادثه پوبدا نمونه بارز و تازه این مدعاست ، که چنانچه کوهنوردی هرچند هموطن شما هم باشد ، اما تازه او را دیده اید و هیچ ارتباط دوستانه ای با وی ندارید ، هیچ وقعی به او نمیگذارید و در میان راه رهایش میکنید و براحتی میگوئید مسئولیتش با ما نبود ! اما به طور انسانی و اخلاقی نباید او را رها میکردید .
یا در حادثه #کولجنو ، یکی از عوامل حادثه ، ناآشنا بودن اعضای تیم با یکدیگر و عدم اطلاع از میزان توانایی همنورد خانمی که به همراه تیم رفته بود و بخاطر “پـَنیک کردن” در بخشی از مسیر ، چند ساعتی تیم را معطل کرده ، و حادثه کمکم جان می گیرد، و نتیجه اش از دست دادن زمان و بازگشت در شرایطی نامساعد ، و لاجرم حادثه برای کل تیم به وجود میآید .
اینکه حادثه در کوهنوردی هست ، قبول . اما نه به خاطر تصمیمات نادرست یک کوهنورد یا سرپرست تیم . حادثه اخیر در دماوند و جان باختن یک کوهنورد مشهدی به دلیل تکروی و صعود یک نفره ، نشان از همین تصمیمات اشتباه است ، در گزارش خبرگزاری آمده است که چند کوهنورد غریبه به فکر صعود خود بودند و مسئولیت را نپذیرفتند و همراه وی نشدند تا او تنها نباشد . که در نگاه منصفانه درست است ، چرا که آن فرد برنامه صعودشان را مختل میکرده است .
اینجاست که به همان قانون نانوشته برمیخوریم ، که برای برنامه های کوهنوردی با کسانی همراه شوید که با شما ارتباط عمیق و دوستانه داشته باشند ، و حاضرند به خاطر شما از صعود دست بکشند و همراهی تان کنند ، نه آنکه رهایتان کنند و فقط به فکر رسیدن به قله تحت هر شرایطی باشند .
چیزی که در کوهنوردی ایران چیز تازهای نیست .
به گمان باید قانون تازه ای را به قوانین کوهنوردی الحاق کرد ، با این مضمون که ؛ با گروههایی که هیچ شناختی از شما ندارند و شما را به عنوان همراه و به طور لحظهای در میان خود پذیرفته اند به کوه نروید ، زیرا اصل حمایت در این همراهی به پایینترین سطح خود خواهد رسید .