کوه و نوازندۂ ناکــوک
لطفأ در کوه سازِتان را کوک کنید .
با هزار زحمت بلیط یک کنسرت موسیقی کلاسیک را در بهترین تالار شهر بدست می آورید و با اشتیاق به صندلی تان تکیه می زنید تا قطعاتی را بشنوید .
مجموعه ای از نوازندگان با سازهای خود نشسته اند و رهبر ارکستر وارد می شود ، با تشویق تماشاگران مشتاق ، همه چیز آمادۂ یک شب خاطره انگیز می شود .
رهبر ارکستر با حرکت دستانش نوازندگان را به نواختن قطعات از پیش نوشته شده بر روی برگه های نُـت راهنمائی می کند .
همه چیز خوب پیش می رود و صدای هماهنگ ارکستر گوش را می نوازد . ناگهان صدائی ناهماهنگ ، همۂ سالن را شوکه می کند . یکی از نوازندگان سازِ ناکوکی دارد و فالس می نوازد !!!!
همهمه در تالار براه می افتد و نظم سالن بهم میریزد ، رهبر ارکستر دست از کار می کشد و شبی که قرار بود بیادماندنی شود ، به کابوسی تلخ برای همگان تبدیل می گردد.
مانند کوهنوردانی که با هم پیمان همراهی و همدلی می بندند و پا به پای هم مسیر پاکوب ها را در می نوردند ، همه چیز خوب پیش میرود و ناگهان یکی از همراهان به سرش می زند که ساز خود را بنوازد !!!! بدون هماهنگی …. غیر مسئولانه … ناکوک ، و خارج از قوائد کوهستان .
این سمفونی زیبا ، با سرکشی و تمرّد و خودخواهی یک کوهنورد به مجموعه ای از صداهای مخدوش تبدیل می گردد. !!
همنوردان ، لطفأ ساز تان را کوک کنید ، خارج نواختن در این ارکستر منظم کابوس میشود …. کابوس
ترا بخدا نوازندگان مغرور را از این تالار به بیرون هدایت کنید .
ما در کوه آرامش می خواهیم …..
دیگر تحمل گریه های بازماندگانتان سخت شده … سخت
امیرملیحی