• امروز : سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 23 April - 2024
کل اخبار 24660
2

گزارش صعود به قله اورین خوی

  • کد خبر : 27211
  • 30 بهمن 1399 - 12:49
گزارش صعود به قله اورین خوی

چندی پیش  ابوالفضل جوادی از اعضای گروه کوهنوردی آوا به همراه تعدادی از همکاران در شرکت مخابرات استان گلستان در  صعود سراسری پرسنل شرکت مخابرات به قله آورین خوی ، اقدام به صعود این قله واقع در استان آذربایجان غربی نموده بود  که در ادامه مطلب گزارش کامل این صعود درج گردیده است .

 

صعود به قلعه اورین خوی

ساعت ۳۰/۱۴ مورخه ۰۸/۰۴/۸۹ از جلوی مهمانسرای مخابرات ارومیه سوار مینی بوس شده و حرکت بسوی پناهگاه اورین آغاز کردیم هوای ارومیه گرم و رطوبت هوا پایین بود و در نهایت گرما آزاردهنده نبود .مسافران که در این صعود با هم بودیم همکاران مخابرات استان گلستان اقایان سعید خلیلی (سرپرست گروه) محمد انوری پور(گنبد) ،خیراله نیلبرگی (علی آباد) بودند.سفر اغاز شد سفری که اطلاعات زیادی درخصوص نحوه صعود نداشتیم فقط قبل از ظهر توضیحات کوتاهی درخصوص نحوه صعود ،زمان صعود توسط سرپرست برنامه در آمفی تئاتر مخابرات استان ارومیه داده شده بود .داخل مینی بوس دوستان دیگری هم از اراک ،کرمان حضور داشتند.در این میان فردی بنام اسداله خفاجه از رفسنجان که با صدای خوش ،طراوتی را به جمع داده بودند .پس از ۲ ساعت به شهرستان خوی رسیدیم در آنجا راهنمای برنامه هم سوار مینی بوس شد ( یادم رفت توضیح بدم که این صعود سراسری با حضور جمع کثیری از همکاران ایثارگر و جانباز شرکت مخابرات کل کشور بود) پس از عبور از خوی به سمت غرب حرکت کردیم پس از چند کیلومتر در جاده اصلی ، سپس به یک فرعی که محل عبور و مرور چند روستا در مسیر تا قله بود تغییر مسیر دادیم، جاده بسیار زیبایی بود سرسبز با رودهای بسیار پرآب و در مسیر ، روستاهای سبزتر با باغهای میوه و زمینهای کشاورزی که محصولات بسیاری در آن کاشته شده بود چشم را نوازش میداد بیشتر درختان میوه در منطقه البالو ،گیلاس ، زردآلو و گردو بود ولی از آنجائیکه منطقه سردسیر بود هنوز میوه ها نرسیده بود و در تمام طول مسیر درختان پربار از میوه بودند.پس از گذشت یک ساعت از حرکت از خوی جاده خاکی و مسیر به سمت کوهها با پیچ و خمهای زیاد و سربالایی تغییر پیدا کرد و پس از رسیدن به بالای کوه دوباره به سمت پایین سرازیر شدم.درهنگام بالا رفتن کل منطقه ای که ما از آن عبور کرده بودیم قابل رویت بود چه منظره زیبایی بود یک خط سبز از مسیر گذر آب  مشاهده میشد آنقدر زیبا که انگار بهار تازه رسیده است.پس از سرازیر شدن دوباره حرکت خود را ادامه دادیم این دفعه از کنار رودخانه ، چقدر زیبا بود ما در یک دهنه قرار گرفته بودیم حدفاصل آن به ۲۰ متر هم نمیرسید دو طرف ما کوه قرار داشت در یک طرف (سمت راست) کوه صخره ای با شیب بسیار تند و تقربا یک دیواره و در سمت دیگر ، کوه دارای شیب کمتر و کمی هم سبز با درختانی زیبا که بسیاری از آن درختان سپیدار بودند مشاهده می گردید ، هرچقدر که ما جلوتر میرفتیم فاصله دهنه بیشتر میشد و تعدادی مزارع کوچک هم به چشم میخورد بعد از عبور از کوه راهنما توضیح داد که در این منطقه ۲روستا وجود دارد که برخلاف روستاها قبل که ترک زبان بودند  زبان مردم آن کرد میباشند و آخرین روستاهای این منطقه می باشند،مسیر را تا یک دوراهی که سمت راست منتهی به روستای کوچک و سمت چپ منتهی به روستای حصار ادامه دادیم. سپس به سمت چپ جهت رفتن به روستای حصار تغییر مسیر دادیم روستا در دامنه کوه قرار داشت و ما دوباره مجبور به بالا رفتن از جاده با پیچ و خمهای زیاد شدیم و بالاخره ساعت۳۰/۱۸ عصر به روستای حصار رسیدیم .روستایی با بافت مناطق سردسیر که منازل آنجا اکثرا کاه گلی بودند زمانی که ما آنجا رسیدیم مردم روستا به سمت ما امدند و با ما احوالپرسی میکردند و تعدادی هم نیروی سپاهی مستقر در روستای کوچک جهت تامین امنیت این همایش در انتظار ما بودند لازم به ذکر است منطقه مذکور محل استقرار گروه پ ک ک بود که گاهگاهی با نیروهای سپاه درگیر میشدند.هوای آن منطقه به واسطه نزدیکی به کوه و قرار گرفتن در دامنه کوه و بسیار مطبوع و خنک بود پس از پیاده شدن حرکت بسوی پناهگاه را که حدود یک ربع فاصله داشت آغاز کردیم مسیر حرکت از کنار منازل روستا بود آن چیزی که بیشتر از همه قابل مشاهده بود جمع اوری مدفوع گاوها بود که مردم آن محل آنها را جهت سوخت ،جمع آوری و خشک مینمودند، در نهایت پس از گذر از روستا و طی یک سربالایی کوتاه به  پناهگاه رسیدیم.پناهگاه اورین تقریبا بزرگ بود متشکل از  ۳ اتاق بزرگ ، یک انبار و ۴ سرویس بهداشتی ، که آب انجا از یک چشمه در آن نزدیکی که لوله کشی شده بود تامین میشد آب بسیار خنگ و گوارایی داشت.

از انجاییکه تعداد شرکت کنندگان در همایش  ۱۴۰ که حدوداً نفر بود فضای زیادی برای استقرار همه در پناهگاه نبود و به ناچار تعداد زیادی از حاضرین مشغول برپاکردن چادر شدند .آقای انوری که کمی ازما زودتر رسیده بود یکی از اتاقهای پناهگاه که هنوز ساخت آن تمام نشده بود جایی را پیدا کرده بود و ما چادر خود را در آنجا که جای خیلی دنجی بود برپا کردیم و وسایل خودمان را جابجا نمودیم و پس از مستقر شدن جهت گرفتن عکس به بیرون از اتاق رفتیم پناهگاه در ضلع غربی روستا واقع شده بود و دارای چشم انداز بسیار زیبایی بود اطراف پناهگاه مملو از گیاه و گل های زیبا مثل اویشن ،بابونه،مرزنجوش،و دشتهای زیبای شقایق و.. بود و مسئول پناهگاه هم اطراف آنجا را با کاشت گلهای زیبا و درخت زیبا تر کرده بود ،دست مریزاد.

پناهگاه در وسط کوههای منطقه قرار داشت ، غروب زیبا و دلچسبی بود به هنگام غروب نوک قله اطراف که در دیدرس بودند با آخرین تلالو خورشید، طلایی رنگ و بسیاز زیبا شده بود و غروب دل انگیز و خاطره انگیزی را ایجاد نموده بود.

پس از گشت و گذار در اطراف پناهگاه هوا کم کم تاریک شد و ساعت ۱۰ شب شام خوردیم (شام شامل سالاد ماست موسیر نوشابه و چلوکباب بختیاری بود)و از انجاییکه قرار بود ساعت ۴ صبح بیدار و حرکت کنیم داخل چادر رفته و خوابیدیم آنطور که انتظار داشتیم هوا سرد نبود و هوای بسیار مطلوبی بود و به راحتی بدون احساس سرما خوابیدیم.

ساعت ۴صبح مورخ ۰۵/۰۴/۸۹ از خواب بیدار شدیم و پس از آماده کردن وسایل صعود و کوله پشتی و تحویل صبحانه ساعت ۵ صبح بسوی قله حرکت کردیم هوا تاریک و کمی هم سرد بود آسمان مهتابی بود و نیازی به استفاده از چراغ پیشانی نبود ،در طول مسیر صدای گوش نواز نهرها و رودخانه طنین انداز بود و زمانی که هوا روشن شد ما خودمان را در میان دشتهای سرسبز مملو از گلهای شقایق دیدیم در دو طرف مسیر ، کوه قرار داشت و در وسط کوه در امتداد مسیر دشتهای کوچک در دامنه کوه که گلها و سبزه های فراوان و بسیار زیبا آنرا تزئین کرده بود مشاهده می گردید. پس از گذشتن از یک شیب و ۲ ساعت پیاده روی از پناهگاه ، ساعت ۷ به دریاچه که در دامنه  قله اورین بود ، رسیدیم ،دریاچه کوچک و زیبا که خود از چشمه های فراوان بالادست پر میشد و خود نیز منشا رودخانه ای بود که آب روستاهای مسیر را تامین میکرد .اطراف دریاچه تا قله درجای جای کوه برفچالهایی مشاهده میگردید که با ذوب شدن نهرهای کوچکی را ایجاد می نمودند که به دریاچه منتهی می شدند. اطراف دریاچه هم مملو از سبزه  و گل و گیاه و چشمه های زیبا و برف چال های پر از برف بود.پس از استراحت و صرف صبحانه ساعت ۱۵/۸ حرکت بسوی قله را  ادامه دادیم مسیر با شیب تقریبا معمولی شروع شد تا اینکه پس از طی مسافتی به یال قبل از قله رسیدیم که حدوداً یک ساعت زمان برد و پس از یک استراحت کوتاه و تجدید قوا حرکت را ادامه دادیم در هنگام استراحت کوتاهی که بر روی یال داشتیم مسافت طی شده را نگاه می کردیم ، دیدن آنهمه زیبایی و اقعاً قابل توصیف نبود کل منطقه سر سبز و در جای جای منطقه دریاچه های کوچک ، چشمه های و نهرهای جاری شده از برف چال ها چشم نواز .  پس از گذر از یال که مسیر کوتاهی بود با یک شیب خیلی تند که حدوداٌ ۲۰ تا ۳۰ دقیقه زمان برد ساعت ۱۱ صبح به قله رسیدیم ارتفاع قله ۳۶۵۰ متر بود قله ای زیبا که از چهار طرف دارای چشم انداز قشنگی بود سمت شمال قله آرارات  در ترکیه پوشیده از برف که استوار از میان غبار محلی  قابل رویت بود،سمت غرب مرز ایران و ترکیه و دریاچه های بسیار کوچکی نیز در مسیر برف چالها دیده میشد.جنوب و شرق هم دشتها و ارتفاعات منطقه بود و چشم انداز زیبایی را ایجاد نموده بود. پس از رسیده به قله و گرفتن عکسهای یادگاری و خوردن آب و تنقلاتی که همراه ما بود پس از نیم ساعت با اعلام زمان حرکت توسط سرپرست برنامه ،حرکت جهت برگشت به پناهگاه را آغاز کردیم و مسیر رفته را برگشتیم و پس از طی مسافت به دریاچه رسیدیم که در آنجا دوستان میزبان از همه کوهنوردان با چای پذیرای کردند عجب چای لذت بخشی بود پس از استراحت کوتاه به سوی پناهگاه حرکت کردیم و ساعت ۱۳ به پناهگاه رسیدیم و پس از تجدید قوا و کمی استراحت ، چادر و وسایلمان را جمع آوری و پس از صرف ناهار، ساعت ۱۵ پناهگاه را به قصد روستای حصار و محل استقرار مینی بوس ها ترک کرده و سوار مینی بوس شده و بسمت ارومیه حرکت کردیم که در بین مسیر از شهر ک توریستی که در نزدیکی دریاچه ارومیه بود دیدن کرده و پس از صرف شام در رستوران آن شهرک توریستی ، ساعت ۲۳ به مهمانسرای ارومیه رسیدیم.

لینک کوتاه : https://www.bamnews.ir/?p=27211

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.