• امروز : دوشنبه, ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 22 April - 2024
کل اخبار 24660
2

گزارش صعود تیم حادثه دیده قله گل زرد

  • کد خبر : 72900
  • 15 فروردین 1401 - 21:30
گزارش صعود تیم حادثه دیده قله گل زرد
انجمن پزشکی کوهستان ایران: صبح روز یکشنبه ۷ فروردین از طریق روستای جورود ساعت ۶ صبح به سمت قله گل زرد حرکت کردیم.

صبح روز یکشنبه ۷ فروردین از طریق روستای جورود ساعت ۶ صبح به سمت قله گل زرد حرکت کردیم.
قسمت‌هایی از مسیر فنی و نیاز به کارگاه حمایت داشت، هوا مساعد بود حتی وزش باد هم نداشتیم. به صخره ای رسیدیم که برف و يخ و پرتگاه داشت. برف نرم بود روی لبه ها دارای عمق زیاد شکاف بین سنگها يخ زده و امکان حتی مهار دست نبود. من به همراه دو نفر دیگه مسیر دیگه ای را انتخاب کردیم. از اون گردنه آمدیم پایین تا از سمت راست روی یال بیوفتیم و بعد به سمت قله حرکت کنیم.

متاسفانه شيب تند بود و برف نرم‌. دو نفری که همراه من بودند کوله هاشون سبک بود توانستند آن شيب رو برن بالا. با کلنگ هم نمیتونستیم حتی جای پا باز کنیم و برویم بالا تا پام میزاشتم میومدم پایین. بعد از چند بار تلاش دو نفر از بچه ها چند متری به سمت پایین آمدند با طناب منو حمایت کردن به شدت خسته بودم عضلات پام گرفته بود بعد از اینکه روی یال قرار گرفتیم حدود ساعت ۱۱ ظهر سرپرست درخواست امداد و نجات کرد. در جواب به سرپرست میگن شما شب بمونید ما فردا تیم زمینی رو میفرستیم. هوا به شدت سرد بود. خدا را شکر همه با هم هماهنگ بودیم هیج فرد حادثه دیده ای نداشتیم فقط خسته شده بودیم بعد رسیدیم به شيب تند حالت دره داشت اون طرف دید نداشت.
سرپرست اصرار که باید کارگاه بزنیم از طریق جی پی اس و تماس که با دوستانم گرفتم گفتند باید به سمت منظریه برین یا دشت لار. وقتی دیدم سرپرست اصرار داره کار ادامه بده به همراه سه نفر مسیر و تغییر دادیم به سمت منظریه هوا به شدت در حال سرد شدن بود هر چه به بعدازظهر نزدیکتر میشدیم متاسفانه به علت تاریکی هوا و گرفتگی عضلات پام يخ زدگی مسیر کمی آهسته تر در حال حرکت بودم که اون سه نفر گم کردیم. هوا تاریک بود و همه جا برف. به علت سرد بودن هوا جی پی اس گوشی هم دچار اخلال شد تصمیم گرفتم از تجربه نسبی که داشتم برای پیدا کردن مسیر استفاده کنم.

میدونستم که روستا سمت راسته و باید متمایل بشم به راست به شدت خسته بودم به مکانی رسیدم حالت تپه ای بود با شيب متوسط شيب لیز خوردم به سمت پایین حدود ۵ دقیقه راه رفتم یک دفعه دیدم نور روستارو.
گریم گرفته بود تو دلم خدا رو شکر میکردم تصمیم گرفتم اون شيب تند يخ زده برم پایین اما هد لامپ همراهم نبود دید کافی نداشتم اگر اشتباه میکردم ممکن بود حادثه ای پیش بیاد.
ناگهان اون سه نفر از بچه ها رو تو تاریکی دیدم حس خوبی بود تلاش کردیم راه پیدا کنیم اما تاریکی هوا ترس، خستگی، همراه نداشتن کرامپون کارو سخت کرد. تصمیم گرفتیم بیواک کنیم هوا به شدت سرد بود بچه ها ترسیده بودند. حدود ساعت ۱۲ شب فکری به ذهنم رسید زنگ زدم ۱۱۰ ازشون خواهشن کردم که موقعیت گوشی منو در بیاره بده به نیروهای امداد متاسفانه منطقه که ما بودیم مرز بین تهران و مازندران بود. ‌‌

بچه ها کنار هم بودند و هیج امکاناتی برای خوابیدن نداشتیم. ساعت یک شب متوجه نوری شدم هد لامپ دوستم رو گرفتم شروع کردم به علامت دادن در حالیکه که هوا به شدت سرد میشد وزش باد امیدی در دل دوستان ایجاد شد من میدونستم که تا صبح باید شرایط و مدیریت کنیم با نور قرمز به ما علامت دادند حس خوبی بود که موقعیت ما میدونستن. خلاصه اون شب کسی بالا نیومد در حالیکه حدود دو تا سه ساعت تا پایین تقریبا راه بود.

تمام مواد غذایی آب… همه يخ زده بود تصمیم گرفتم از کوله به عنوان کیسه بیواک استفاده کنم وسایل داخل کوله رو تخلیه کردم رفتم داخل کوله….
خلاصه صبح ساعت ۹ صبح فقط یک نفر آمد برای امداد به ما چادر رسید و دم نوش داد بعد رفت بعد متوجه شدیم اون ۸ نفر هم به سمت ما امدند و مسیری که اصرار داشتن بروند مسیر مناسبی نبوده.

در هر صورت مسیر رو رفتیم به سمت بالا تا به بچه ها ملحق شویم تا با هلیکوپتر امداد برگردیم.
متاسفانه هیچ کدام از اعضای هلال احمر امکانات تجهیزات کوهنوردی ندارند و آموزش دیده هم نیستند.
به شدت تشنه بودم درخواست آب کردم…

ما گم‌ نشدیم، فقط زمان کم اوردیم همه بچه ها شب سختی رو گذراندند. ما فقط می‌خواستیم یک نفر بیاد بالا مسیر برای ما نشون بده همین…
نام نویسنده محفوظ

لینک کوتاه : https://www.bamnews.ir/?p=72900

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.