و رهروان تب دار ملتهب
چه بسیار در جستجوی آرامش اند !!
اما هیچ کوهی قلبی برای تپش ندارد .
عاشقی چیز دیگریست …
شانه ای که ترا آرام کند ، صخره نمیتواند باشد !
معشوق ، بخشی از توست که بر قله ای انتظار ترا میکشد .
میدانستی تنهایان بدنبال بخشی از خویشند .
تو شانۂ کیستی …؟