چاپ کتاب :
صالح و طالح متاع خویش نمودند
تاکه قبول افتد و که در نظر آید
سالهاست ، عشقی را که با شیراندرون شده بود و با شیر جان آبیاریش کرده و با خون دل پرورنده و بر صحیفه دل به رسم امانت نگاشته بودم دنبال فرصتی بودم که آن را به منصه ظهور و حضور شما خوبان روزگار برسانم …
عاقبت در این زمانه و زمینه تحفه درویش به چاپ رسید .
من که سنگ صبورم
نه سنگ و نه صبورم
تقدیم تان می کنم ، باشد که مقبول طبع لطیف شما زیبا اندیشان وراست قامتان آزادمنش و آزاداندیش قرار گیرد .
همنورد شما محمد باقر عیوضی