• امروز : یکشنبه, ۱۳ اسفند , ۱۴۰۲
  • برابر با : Sunday - 3 March - 2024
کل اخبار 24592
1

شخصیت کلنگ

  • کد خبر : 35234
  • 20 فروردین 1400 - 16:15
شخصیت کلنگ
بام نیوز: چقدر شکیل و قابل احترام است، کوهنوردی که از تبر و کلنگ و حتی باتوم و همچنین کرامپون، گتر، عینک، روکش کوله پشتی، قمقمه و دیگر ابزار و وسایل، به موقع بهره می گیرد.

نحوه برخورد ما با جانوران و گل و گیاه طبیعت و حتی وسایل و ابزار می تواند نشانه ای از شخصیت ما باشد و نشان دهنده ارزش والای ما و آن شئ و وسیله باشد. حتی در ادبیات و اشعار نیز این گونه استعاره ها بکار رفته، همچنانکه می خوانیم: “نخل ای خواهر من! …”

در همین راستا می شود گفت که ابزار و ساز و برگ #کوهنوردی هم به بیانی و گونه ای دارای شخصیت هستند و با اجازه شما همنوردان برای اینکه جلب توجه ای بشود، کلمه شخصیت را به کار می برم، هرچند در تعاریف و عرف نگنجد.

همنوردان! ما کوهنوردان همیشه نوآور بوده ایم و گاهی برش های مطلوبی برای ارزش هامان – چه وسایل، چه اشخاص – بکار می بریم تا چاله چوله های فکری و طبقاتی جامعه ساده اندیش و راحت طلب را دستخوش تغییر و توجه قرار دهیم که البته چیز بدی هم نیست.

کلنگ کوهنوردی هم می تواند شخصیت داشته باشد. به قولی #کلنگ کوهنوردی، پای سوم کوهنورد است و کاربرد و استفاده های فراوانی برای غلبه بر موانع و سختی های عبور از مسیرهای یخی و برفچال ها و یخچال ها دارد و ایمنی مطلوب و بالایی برای کوهنوردان ایجاد می کند.

در اینجا قصد آموزش کارایی بالای کلنگ کوهنوردی را ندارم، فقط می خواهم اشاره ای داشته باشم به ارزش و خاصیت این وسیله و اینکه شخصیتی برای ایشان قایل شویم. تاکید می کنم همچنانکه هر کوهنوردی باید شخصیت و شأن و تعریف و ارزش خاص خودش را دارا باشد، هر ابزار و وسیله کوهنوردی هم باید دارای هویت و شناسنامه و کاربرد مختص به خودش باشد و اگر به غیر از این باشد و کاربرد نابجا و بی مورد و ناصحیح از آن بشود، به ذات اقدسش و تعریف و مختصات و شخصیت او و سازنده و تولیدکننده و صاحبش و در نهایت به رشته کوهنوردی اهانت و توهین و اجحاف شده و راه نادرستی اشاعه داده شده است.

مثلاً از کلنگ کوهنوردی برای تخت کردن و تسطیح محل نصب چادر، در آوردن سنگ از داخل زمین، خاکبرداری، گل و گیاه و علف کندن، چوب و هیزم شکستن و از سخمه آن در عبور از راه های خاکی و سنگی و به عنوان عصا و چوبدستی استفاده کردن و … باعث می شود که تیزی آن از بین برود و کند شود و در جای درست استفاده خودش، برای کندن جاپا و اتکا و ترمز در یخ و برف، عملکرد خودش را از دست بدهد و خطرساز گردد.

پس چه بهتر در محل هایی که آنرا لازم نداریم و برای کاربرد آن تعریف نشده، به قول معروف آن را غلاف کنیم و به او احترام بگذاریم. هرجایی آن را بکار نبریم و دست به کلنگ نشویم و آنرا بر روی کوله پشتی در محل خاص خود قرار دهیم و حمل کنیم. آن هم حتما با لاستیک حفاظ سخمه و قاشقک آن، که به همنوردان برخورد نکند و صدمه نزند.

چقدر شکیل و قابل احترام است، کوهنوردی که از تبر و کلنگ و حتی باتوم و همچنین کرامپون، گتر، عینک، روکش کوله پشتی، قمقمه و دیگر ابزار و وسایل، به موقع بهره می گیرد و در جایگاه خودش از آن ها استفاده می کند و بعد که کارش با این وسایل تمام شد، آن ها را مجدداً در جای خودشان قرار می دهد و چیزی را به دست نمی گیرد و دستش آزاد است که هم به روند حرکتش خدشه ای وارد نشود و هم استایل خوبی داشته باشد.

همین کلنگ کوهنوردی که استفاده صحیح از آن جان خیلی ها را در کوهستان نجات داده است، اگر کاربرد درستش را ندانیم و آموزشهای لازم را ندیده باشیم، آلت قتاله محسوب میشود. همچنانکه میدانید عده ای بعلت استفاده نادرست و بلد نبودن نحوه صحیح استفاده از آن، صدمه دیده یا کشته شده اند و در این باب شواهد و نام هایی سراغ داریم و البته این اتفاقات هیچ ربطی به وسیله و ابزار ندارد و این ما هستیم که با ندانم کاری و روش های غلط، حادثه آفرین شده ایم و مشکلات خودمان را به گردن وسیله و زمین و زمان میندازیم و مقصر اصلی که خودمان هستیم را از یاد میبریم.

طرف طرز صحیح استفاده از “هشت” و دیگر ابزار فرود را بلد نبوده و صدمه دیده، یا دیگری بعلت تکنیک و استایل غلطش، دستمال سر یا ریش و موی سر یا لباس نامناسبش در ابزار گیر کرده و پوست سر و صورتش کنده شده و تمام این موارد ناشی از عدم آموزش صحیح و استفاده نادرست از وسیله است. با اینگونه رفتارها به شخصیت و خاصیت آن وسیله خدشه وارد میشود و گاهی فتوا میدهند و ابزار و وسیله ای که هیچ نقشی در ابداع و ساخت و تولید آن نداشته اند را از رده خارج میکنند.
یاد دارم در رابطه با آموزش استفاده از کلنگ، در یکی از دوره های کلاسهای آموزشی زمستانه و راهگشایی در برف و یخ، تا مدتی به کارآموزان اجازه استفاده از کلنگ را ندادم و به هرکدام یک چوبدستی دادم و بعد از اینکه آموزشهای اولیه را به آنها یاد دادم و تمرین و مرور کردند، روزهای بعد کلنگ را در اختیارشان قرار دادم. روش تدریس از ساده به مرکب و پیچیده، بدینگونه اجرا شد و درصد خطرات احتمالی کاهش پیدا کرد.

دریاب کنون که نعمتی هست به دست
کاین دولت و ملک میرود دست به دست

 

لینک کوتاه : https://www.bamnews.ir/?p=35234

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.