به گزارش حبرنگار بام نیوز، خبرها حکایت از مرگ دوکوهنورد سوئیسی و آمریکایی در اورست و پس از صعود تا قله و بازگشت از قدمگاه هیلاری دارد.
در علت مرگ ایشان عنوان: “مرگ براثر خستگی” ذکر شده که شاید برای عدهای عجیب به نظر برسد!
اما واقعیت درجای دیگری است، که نتیجه نهایی آن تحلیل قوای جسمانی و درنهایت مرگ است که در ارتفاع ۸۰۰۰ متری حادثه میشود.
در ارتفاع منطقه مرگ بالاتر از ۶ و ۷۰۰۰ متری عموما تاکید بر اجرای پروسه همهوایی است. یعنی سازگاری با کمبود فشار سهمی اکسیژن.
پروسه هم هوایی عموما بلند مدت و طاقتفرساست و نیازمند صبر و حوصله، توان بالای بدنی، تغذیه مناسب و تجربه ارتفاع میباشد. میل صعود به اورست به عنوان یکی سه قطب زمین موجب گردیده علاوه برکوهنوردان، گردشگران، طبیعت دوستان و اکنون سلبریتیها نیز قدم در مسیر آن بگذارند. پشتیبانی شرپاهای توانا و کپسولهای اکسیژن نیز عموما بر موفقیتهای افراد تأثیرگذارند.
موارد فوق در شرایط عادی بسیار موثر هستند، مگر آنکه برخلاف نظر صعود کننده اتفاقی غیرمنتظره معادلات را برهم زند.
برخی از علتهای مرگهایی اینچنین در اورست عبارتند از:
هم هوایی ناقص تنها تا کمپ دوم و گاها تا ارتفاع ۶۸۰۰ متر، یعنی پائینتر از کمپ سوم و در خوشبینانهترین حالت لمس کمپ سوم.
از آنجایی که هدف، صعود با کپسول اکسیژن است، شرپاها نیز برای کاهش تردد افراد، توصیه منصفانهای برای ایشان در صعود و شب مانی تا کمپ سوم و حتی رسیدن و لمس ارتفاع بالای ۷۸۰۰ متر و یا حتی صعود سایر قلل مرتفع ولی بیخطر منطقه ندارند! البته شلوغی مسیرها و ترس از خطرات محیطی نیز براین خطاها تاثیرگذار هستند.
مورد بعد استفاده از کپسول اکسیژن از کمپ سوم و در برخی موارد حتا از ارتفاع ۶۸۰۰ متری است!
گاها کوهنوردان دوتا سه شبانه روز به طور پیوسته با ماسک اکسیژن فعالیت کرده و میخوابند! در زمان صعود نیز درجه رگلاتور را برروی بالاترین درجه مصرف قرار میدهند که همراه است با اشباع اکسیژن خالص بدون در نظر گرفتن تفاوت درصد اکسیژن با محیط کمفشار اطراف!
درنهایت نیز در مسیر طولانی کمپ۳ تا ۴ و متعاقبا تا قله در صف صعود میایستند و همه انرژی باقیمانده را فقط برای صعود مصرف میکنند، بدون در نظر گرفتن نیاز به بازگشت!
باید دانست هیمالیانوردی یک علم است که درکنار تجربه میتواند موفقیت توام با سلامتی را در اختیار قرار دهد.
برای مرگهایی چنین راحت تنها میتوان تاسف خورد…