به گزارش بام نیوز، در هفتههای گذشته حوادث تلخی در کوهستان دیدیم، حوادث بهمن، سقوط و گمشدن در کوههای معروف دنیا از آمریکا تا آسیا، سوال مهمی مطرح میشود که حد ماجراجویی و حد خطر کجاست؟ آیا ما مجاز هستیم از این محدوده پا را فراتر بگذاریم و با مرگ، قمار کنیم؟
همه افرادی که در روزهای اخیر جانشان را از دست دادند(در کوهنوردی و اسکی دنیا) حرفهای بودند، آنها قطعا میدانستند که نوع فعالیتشان پر خطر است اما هر مرگی آثار منفی زیادی بر روی خانوادهها، دوستان، جامعه و… میگذارد
شاید بتوان از دو دیدگاه مسئله را بررسی کرد
۱. مرگ در حین انجام کاری که پر خطر است وجود دارد اما احساسات ناشی از انجامِ موفقیت آمیز یک کار پر خطر و دستاورد فردی که برایمان دارد مانع از این میشود که خطر نکنیم!
۲. باید با ایمنی بیشتر و با آموزش از مرگ تحت شرایطی فاصله بگیریم و حد و حدود خود را بشناسیم و هرگز پا را از آن فراتر نگذاریم
سیمون مورو معروفترین کوهنورد زمستانی ارتفاع بالا در جهان است، او هرگز حتی یکبار هم در k2 تلاش نکرد، او گفت که این کار خطر بالایی دارد، همسرم خواب دیده که من در k2 میمیرم و من قول دادم که هرگز به k2 نمیروم
اگر نگاه ما، نگاه نوع اول است پس باید تعهد به خانواده، دوستان و جامعه را به یاد آوریم، اگر میخواهیم پا را فراتر از محدودیتهای جسمی و روحی خود بگذاریم پس بر حسب این تعهد باید به آنها بگوییم و با رضایت آنها اینکار را کنیم. آنها باید بدانند که کاری که میکنیم پر خطر است، این حق آنها است و غیر از این خودخواهی است
اگر نگاه ما نوع دوم است پس باید محدودیتهایمان را بشناسیم و پا را از آن فراتر نگذاریم
و جدا از اینکه چطور فکر میکنیم، باید آموزش و تمرین را در راس امور بگذاریم
در نهایت تصمیم با خودمان است اما باید بدانیم، مرگجزئی از ماجراجویی نیست که محصول اشتباه ما است. پس اگر در حین ماجراجویی بمیریم، این اشتباه ما بوده که میشد اینطور اتفاق نیافتد
مسعود فرحبخش