فرض بگیریم که کوله ی سنگینی به پشتتونه و از پیچ پاکوب به سمت قله در حرکتین ، ناگهان قیافۂ یه آقا ، یا خانم ، جلوی چشمتون ظاهر میشه و با لبخندی مصنوعی میگه : سلام ، شارژ فراموش نشه . همونجا تن و بدنتون به لرز میفته و با خودتون میگین : اوه اوه ، دیدی یادم رفت شارژ ساختمونو بدم !!! . که اگه برگردم و با این دم و دستگاه منو ببینه ، با خودش نمیگه ؛ کلی خرج کوه رفتنش میکنه ، ولی شارژ ساختمونو زورش میاد بده .!
خلاصه سعی میکنین هر طور شده ، درست مثل آدمایی که یک جنایتی رو مرتکب شدن ، توی ساختمون رفت و آمد کنین ،که باهاش روبرو نشید ، که مبادا دوباره با همون لبخند مرموز بگه : سلام ، شارژ یادتون نره جناب …. و البته اغلب اوقات با همه آرسن لوپن بازی که از خودتون در میارین ، درست از جلوتون سر در میاره ، انگار بو میبره کجائین !! که البته اگه پشتکار اون نباشه ، ساختمون رو گند بر میداره .
این جمله ایه که هر ماه یک بار ، یا چند بار در روز ، درست روبروی درب آسانسور میبینیم . جمله ای که خیلی از ما باهاش آشنا هستیم ، زندگی آپارتمان نشینیه دیگه . !
همینو اینجا نگه دارید تا با توجه به موضوع کانال ، نگاهی بهش بندازیم ، که ممکنه این متن به طنز یا هجو ، میل بیشتری پیدا کنه ، تا جدی بودن و اینجور چیزا …
با خودم گفتم : خب تفاوت ساختمان با کوه چیه ؟ مگه کوهستان هم جای عمومی نیست ، و همه ازش استفاده نمی کنیم ؟ پس شارژش چی میشه ؟ کی واسش هزینه میکنه ؟ کی به دادش میرسه ؟ .
ناگهان توی ذهنم تصویرسازی کردم .
هر ماه ، سر هر پاکوب ، یه نفر سیبیل کلفت ، یا کمر باریک وایساده و میگه : سلام ، شارژ کوهستان لطفأ …. و تو تا کوله تو زمین نذاری و کل وسائلشو به خاطر پیدا کردن کیف و کارت پول روی پاکوب پخش و پلا نکنی و حق شارژتو ندی ، نذاره بری بالا !!!…. دوباره به خودم گفتم ؛ خوب خدا رو شکر که این ساختمون (کوهستان) اونقدر ورودی داره که بشه از یکیش لائی کشید و از شارژ دادن طفره رفت .!
اما واقعاً فرار کردن از پرداخت شارژ کار درستیه ؟ توی کوه که کسی از کسی شارژ نمیگیره ، توی کوه که کسی نیست جز خودمون .
اینجا هم میشه هر کدوم از ما فقط زباله نریزیم ، آسیب نزنیم ، نابود نکنیم ، پناهگاها رو تمیز نگه داریم و رنگ بزنیم . یه جورائی خودش میشه پرداخت شارژ_کوهستان دیگه .
حداقل اینجا چهرۂ خوابالود کسی رو اول صبح نمیبینیم که با خمیازه میگه : سلام ، شارژ فراموش نشه …اینجا دیگه خودتی و وجدانت و کوهستان بی زبون .