همواره طراحی و اجرای یک پروژه بزرگ ، نیاز به مطالعات و پژوهشهای میدانی و بررسی های دقیق و کارشناسانه دارد ، اما گاهی آغاز یک کار بزرگ با درصد کمی ، با ایرادات و نقائص غیر قابل پیش بینی روبروست ، که البته طبیعت کار می باشد ، و میشود با بازنگری آئین نامه ها ، شرایط را بهتر از پیش کرد.
در ایران معمولا در زمان اجرای یک کار بزرگ ، بخشی از اقدامات به صورت سعی و خطا ، و بخشی دیگر بر مبنای مطالعات دقیق طراحان به سرانجام میرسد .
#طرح_سیمرغ_کوهنوردی_ایران ، توسط مسئولان محترم فدراسیون کوهنوردی پایه ریزی شد ، و در یک چهارچوب آئیننامهای ، در چندین بند و تبصره ، و با اهدافی بسیار خوب به علاقمندان شرکت در این طرح معرفی گردید . میدانیم باید نیمه پر لیوان را دید ، اما این طرح در اجرا ، با ایراداتی بسیار روبرو گردیده ، که بنا نداریم در این زمان اندک به آن بپردازیم.
نکته ای که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت ، یکی از بندهای آیین نامه طرح سیمرغ می باشد .
در (بند ۸ ) اصول و مبانی طراحی شده ، توجه به اقتصاد بومیان منطقه صعود ، مورد نگاه طراحان بوده است ، که کوهنوردان و شرکت کنندگان در طرح میبایست در جهت ارتقای وضعیت اقتصادی روستاییان و مردم بومی منطقه ، با خرید محصولات باغی ، صنایع دستی ، خرید مواد غذایی ، محصولات دست ساز خوراکی ، در قالب حمایت از اقتصاد روستاهای در مسیر صعود ، به (بند ۸ ) آیین نامه عمل کرده و اهداف را محقق نمایند .
پرسش های نگارنده از اینجا آغاز میشود که …
۱_ چند درصد از شرکت کنندگان در طرح ، به(بند ۸ ) آیین نامه توجهی ویژه داشتند و به آن عمل نموده اند ؟
۲_ چگونه به دلیل مسافتهای طولانی و محدودیت زمان برای شرکتکنندگان ، کوهنوردان ، سحرگاه هر برنامه در تاریکی شب به محل صعود عزیمت میکرده ، و عصر ، یا نیمه شب همان روز در نهایت خستگی ، به سرعت مکان و منطقه صعود را ترک مینمودند ، امکان برقراری ارتباط با روستاییان و بومیان ، و به تبع آن امکان خرید و تقویت اقتصاد مردم آن منطقه به دست آمده است ؟
جز تعدادی از قلل ، که امکان صعود یکروزه را فراهم نمی کرده ، و لاجرم کوهنوردان به اسکان در اماکن روستایی و به تبع آنه زینه اسکان و تهیه اقلام مورد نیاز از روستاییان میپرداختند ، بسیاری از صعودهای طرح سیمرغ ، با فشردگی زمانی برگزار می گردیده و فرصت #تحقق_اهداف_طرح از دست رفته است .!
چرا که بطور معمول ، کوهنوردان مایحتاج خود را از شهر مبدأ تهیه ، و خود را برای صعودی سریع و بی توقف آماده میکنند ،و دیگر نیازی به خرید از بومیان منطقه احساس نمیشود .
در پرسشی که از چند روستایی و افراد محلی در چند نقطه ایران ، که نگارنده برای صعود خارج از طرح در آنجا حضور داشته ، کمرنگ بودن این رفتار کوهنوردان کاملاً مشهود و گلهمندی روستاییان و مردم بومی در این باره شنیدنی بوده است ،
متاسفانه این جمله ها بسیار گفته میشد […] ما که کسی رو ندیدیم ، شب میان و شبم بر میگردن …!
[…] بهتره که به آداب و رسوم و اعتقادات ما محلی ها احترام بذارن ، چه در نوع پوشش و لباس ، چه رفتارشون …!
چنانچه درآمد راهنمایان محلی و دارندگان خودروهای جابجایی کوهنوردان را این لیست حذف کنیم ، به این پرسش میرسیم که :
آیا تمام هدف از اقتصاد روستاییان در مسیر ، و بومیان محلی در طرح سیمرغ ، فقط این دو گروه بوده اند ؟
پسندیده است که طراحان این طرح در هدف گذاری واقع بینانه تر به تحلیل بنشینند ، چرا که گاهی تعدادی از سیمرغیان به اذعان خودشان ، سه ، یا چهار قله را در عرض یک هفته و تا ۱۰ روز صعود می کرده اند ..!
چگونه می شود با این سرعت ، به اهداف طرح سیمرغ دست یافت .!!؟ شما پاسخش را بدهید .