• امروز : سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 23 April - 2024
کل اخبار 24660
4

نقدی بر جلسه بررسی حادثه پوبدا در فدراسیون کوهنوردی

  • کد خبر : 57711
  • 18 مهر 1400 - 12:32
نقدی بر جلسه بررسی حادثه پوبدا در فدراسیون کوهنوردی
انجمن پزشکی کوهستان ایران: مطلب حاضر که از کانال بررسی و تحلیل حوادث کوهنوردی ایران درج شده گزارشی از جلسه مزبور نمی باشد بلکه نقدی بر جلسه فوق است.

مطلب حاضر که از کانال بررسی و تحلیل حوادث کوهنوردی ایران درج شده گزارشی از جلسه مزبور نمی باشد بلکه نقدی بر جلسه فوق است:

در این جلسه راد افروز دبیر هیمالیانوردی، امنینان مسئول کمیته انضباطی و باقری نماینده وزارت ورزش هم حضور داشتند.

خلاصه سخن متفق کارشناسان حاضر این بود که چون تیمی در کار نبوده، هیچکس مسئولیتی در قبال دیگری نداشته است .

پوبدا قله ای سخت و خطرناک است و عملیات نجات محال بوده است.

شعاعی پوبدا را با اورست هم تراز دانست و عظیم، ان را با نانگاپاربات مقایسه کرد و گفت سه روز هوای خوب برای صعود نانگاپاربات کافیست اما پوبدا شش روز هوای خوب لازم دارد.

نخستین کلام متفاوت از زبان نجاریان شنیده شد. او گفت تقاضای هر یک از این افراد برای صعود پوبدا در شورای برون مرزی رد شده بود.

نجاریان ضمن تاکید بر اینکه جز مسئولیت اخلاقی، مسئولیت دیگری در میان نبوده رو به سعید گفت من اگر جای تو بودم تیم خود را در همان ابتدای کار بر میگرداندم. در نتیجه مهری مجبور میشد بازگردد. پس از ان ،صعود مجدد خود را اغاز میکردم.

در مورد رضا ادینه گفت اگر تو طناب می ریختی ۲۰ متر پایین میرفتی و عکس میگرفتی ، ماجرا تمام میشد.

سخنان قیچی ساز مهم و بی پرده بود.وی گفت وقتی یک تیم دو سال زحمت کشیده و برنامه ریزی کرده تا یک صعود را انجام دهد و یک نفر میاد خودش را به ان تیم میچسباند واقعا به دور از انصاف است. (او) زحمات ان تیم را نادیده گرفته و به امید ان تیم بالا میرود.

(پایان نقل قول)

عظیم از کسی نام نمیبرد اما با توجه به عبارات وی، مهری و رضا در معرض این انتقاد قرار دارند.

پس از ارائه چکیده نظرات طرح شده در جلسه، در قسمت نقد، به این موضوع مهم باز میگردم.

جناب رضا زارعی نیز همه حرفهای خود را یکجا زد و پس از ان سکوت پیشه کرد:

چند روز قبل حسین بهمنیار به ماناسلو میرفت. به او گفتم اگر جای تو بودم، به خاطر حضور ۴-۵ خانم و ۲-۳ مرد ایرانی در منطقه، به ماناسلو نمیرفتم. چون هر اتفاقی بیفتد همه نگاهها و انگشتها به سوی تو نشانه میرود.

جامعه ما با پوچی اخلاقی مواجه است. هر اتفاقی که در هر نقطه کشور ( کوهستان) رخ میدهد نشأت گرفته از همان چیزی است که در شهر هم دیده میشود.

یک ماشین به دره سقوط میکند، بقیه راه خود را می روند و میگویند ایستادن مایه دردسر است.

اگر بایستند و‌ کمک کنند و اسیبی بروز کند در مظان تقصیر قرار میگیرند.

داگ اسکات انگلیسی که ۲۰۰۶ تهران بود میگوید نزدیک قله اورست سرپرست تیم کره ای بد حال شد. مجبور شدم او را پایین اورده و از صعود قله صرفنظر کنم.

نمونه های زیادی در کوهنوردی دنیا وجود دارد.

وقتی شرپای نپالی همراه تیم ایرانیان که محمد نصیری عضو ان بود در صد متری قله لوتسه سقوط میکند شرپاها میگویند به احترام دوست ما کسی حق صعود ندارد و همگی باز میگردند.

مهری جعفری باید قبل از کمپ یک از صعود منع میشد.کمپ ۳ و ۴ برای این کار دیر بود.

رضا ادینه باید مورد توجه بیشتری قرار میگرفت.

ایکاش یکنفر از صعود خود صرفنظر میکرد و با مهری بر میگشت.

از دید من دو کوه نورد نقده ای که کوهنورد روس را پایین اوردند قهرمان ملی هستند زیرا از صعود خود صرفنظر کرده اند.

پدیده پلنگ برفی برای کوهنوردی ما یک شاخ بزرگ شده است.

مهدی اعتمادفر در اناپورنا در گذشت.

مرتضی غلامپور در کول جنو، و مهدی عمیدی در مون بلان جان باختند.

در باشگاه به اعتمادفر میگفتند پلنگ.

به یکی از بزرگان پیش کسوت گفتم این اخرین روزهای مهدی است. با این غروری که به او تزریق میکنند خطر او را تهدید میکند.

در یک گزارش نوشته بودند مهدی عمیدی پلنگ ایران. با او تماس گرفته و گفتم مست این چرت و پرتها نشی، اینها بوی خون میدهد. ترا می کشند.

تنهایی به دائولاگیری رفت. به او گفتم این حماقته یا خودت را میکشی یا دیگری را.

برگرفته از کانال بررسی و تحلیل حوادث کوهنوردی ایران

 

لینک کوتاه : https://www.bamnews.ir/?p=57711

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.