مدتهاست که نوشتارهای تخصصی خریداری ندارد ، و من هم به تبع بازار رسانه چیزی نمی نوشتم ، امروز ناگهانی تصمیم بر این شد که دست به قلم شوم و مبحثی تازه را آغاز کنم .
شاید با خواندن این مطلب ، بسیاری از دوستان کانال را ترک کنند ، اما نمیشود که گاهی چیزی نگفت .
من اگر بتوانم گاهی نوشته ای را به سلامت و موفقیت به پایان برسانم ، بیشتر به این خاطر است که زبان قلم را درک کرده و از طریق تجربیات خود ، در رابطه با یک رویداد واقعی ، به متنی قوی میتوانم دست یافت .
اگرچه فقدان تجربه و شناخت به این معناست که گرچه احساس و افکار منفی می تواند تحت کنترل باشد و اما این معنا همیشه هم با نوک قلم قابل انتقال نیست .
با نوشتارهائی پر تعداد به دنبال کوهنوردی آوانگارد میگشته ام ، آنگاه که از درون یک صعود ، معانی تازهای از شناخت و یافتن راه های تازه به سوی تعالی را میجوریده ام ، همانند میکل آنژ که وقتی ازو پرسیدند ؛ این پیکره ها را چگونه می تراشی ؟ در پاسخ گفت : این پیکره ها درون این سنگهای بزرگ و مرمرین بوده اند ، من فقط اضافاتش را زدودم ، و ظهورشان را تداعی به تصویر نموده ام .
شاید از خود بپرسید کوهنوردی_آوانگارد چیست
لازمه هر کنشی شناخت است و پویش ، و اما مهارگسیختگی از قواعد پیشینیان نیست ، تا روش های تازه با رویکردهای نوین شکل یابد .
بمانند اینکه گریز از احکام مذهبی و عدم انجام آن ، به کفر نمیانجامد ، اما چالش اندیشه است . قرار به مرتد بودن نیست ، قرار به تدوین مسیری تازه برای یافتن خویش است .
همانند طراح و نقاشی که با کولاژ و به کارگیری قطعاتی پازل گونه از مواد گوناگون و رنگهای متفاوت ، به معنای تازه ای از آفرینش دست می یابد .
در ورزش کوهنوردی بیرون کشیدن زیبایی های پنهان وجود انسانی مورد نگاه و توجه بوده است ، اما در چه قالبی
کدام یک از پیشکسوتان این ورزش توانستند روشی مدوّن از هر سو ، پیش روی مبتدیان بگذارد مبتدیانی که نمیدانند از کجای راه آغاز کنند ، روشهای پیشینه چیست و روشهای نوین به چه معنا است تا آنکه پس از گذراندن این معانی ، به کوهنوردی آوانگارد و پیشرو در همه جهات مشغول گردند ، پسرفت های ناشی از عدم وجود این آموزشها در قامت رفتاری بسیاری از ما قابل رؤیت است ، و این تازه شروع ماجراست .
در نوشتارهای آتی ، جوانب تازهای از دیدگاههای نگارنده را پیش روی خوانندگان گرامی قرار خواهم داد .