ورزش کوهنوردی به نظر نگارنده یک باور و سبک زندگی شخصی و جهانبینی حریم خصوصی هر کوهنورد است؛ البته شاید تعداد اندکی از علاقهمندان به اینگونه نگرشها و باورها اعتقاد داشته و در برنامههای کوهنوردی و بر فراز قلل و نیز مدخل غارها بدنبال گم شده خود و در پی به چالش کشیدن نیروهای درونی و ذاتی خویش ساعتها و شاید روزها مسیرها را پیموده و یا با عبور از معابر سخت و دشوار برای رسیدن به اهداف بزرگ و اعتقادات درونی خویش تلاش میکنند. بیتردید بخش بزرگی از علاقهمندان و مسافرین در مناطق کوهستانی از این قاعده مثتثنی بوده و برای تفریح و تفنن و نیز بهرهمندی از مزایای لذتبخش طبیعت خود را به کوهستان رسانده و ساعاتی را به اتفاق همراهان در مناطق کوهستانی سپری میکنند که شاید فاقد اهداف بلند بوده که البته از بدیهات جامعه نیز هست. یقیناً قرار گرفتن در فضای خلوت و تنهایی در مناطق دوردست که از همه پدیدهها و هنجارهای ساختگی و دستوپاگیر جامعه صنعتی و گرفتاریهای روزمره بهدور باشد فرصتی هست تا به عرصه و شخصیت ذاتی خود رجوع کرده و ابتدا خطوط فکری و نادانستههای خود را محک زده و پالایش نمایم. لذا برای ارزیابی و انتقاد از خود هرچه زودتر دستبهکار شده قبل از آنکه نابهنگام مورد ارزیابی و نقد دیگران واقع شویم. با این مقدمه ذکر مواردی در مناسبات اجتماعی و جامعه کوهنوردی بخصوص فضای مجازی خاطر انسان را آزرده و بقولی عرق سرد از پیشانی سرازیر و شرمنده خویشتنیم.
بیتردید کوهنوردی به عنوان ورزش مقدس و الگوی مثالزدنی از گذشتههای دور با افتخار از زبان همه برای نسل از راه رسیده در مجالس و محافل بازگو و نقل و قول شده است؛ اینک ناباورانه در مناسبت اجتماعی و شبکههای مجازی شاهد برخی رفتارهای ناپسند و نیز بیحرمتی و انتقاد بیرحمانه نسبت به کسانی هستیم که خود در صحنه نبوده٬ لذا برابری و مساوات در گفتگو و مباحثه رعایت نمیگردد. با تاسف این افکار و ایدههای ناپسند بسرعت در جامعه کوهنوردی فرهنگسازی و باب روز شده است. لذا با توجه به ترکیب و ساختارمتفاوت ورزش کوهنوردی و همچنین حضور طیفهای مختلف علاقهمندان در این رشته، اکنون شعار مقدس این رشته ورزشی با ابهامی ناخوشایند و در مسیری ناخرسند در حال فروپاشی است.