۱-مشخصات کلی برنامه:
نام منطقه:دنا قاش مستان(بیژن۳)
وجه تسمیه بیژن ۳، افسانه معروف شاهنامه فردوسی است و معنی نام قاش مستان برگرفته از فرهنگ غنی عشایر ترک می باشد. بسیار جالب است با توجه به وجود شکاف و قاش انتهای قله نامگذاری شده (قاش یا قاچ به معنی شکاف و چاک است) و گویند که بز و کل های منطقه در فصل جفتگیری و مست شدن به این شکاف می ایند و به همین روی این قله قاش مستان نام گرفته.
ارتفاع مبدا صعود:
مسیرهای صعود:
بهترین و نزدیکترین راه این بلندترین قله که پس از حوض دال بیشترین صعود کننده را داراست روستای خفر از جهبه شمالی می باشد.
مسیر صعودی برنامه: روستای خفر از جبهه شمالی می باشد.
تاریخ اجراء: ۱۳۹۵/۰۹/۲۵ الی ۱۳۹۵/۰۹/۲۷
مدت برنامه: ۲ونیم روز
نحوه اجرا(مستقل یا مشترک): مستقل
نام گروه میزبان یا میهمان:-
مبداء جرکت:اصفهان
ساعت و تاریخ حرکت: ساعت ۱۷ پنج شنبه ۱۳۹۵/۰۹/۲۵
فاصله تا مقصد از لحاظ زمانی و مسافت:-
نحوه دستیابی به منطقه(وسیله نقلیه عمومی):مینی بوس
۲-نام مسئولین و اعضاء شرکت کننده:
سرپرست:میلاد ریاضیات
کمیته فنی:سینا حیدری
کمیته تدارکات:-
بهداشت و کمکهای اولیه:-
عکاس و فیلمبردار:پویا ابوطالبیان
تعداد نفرات شرکت کننده: ۱۱نفر
خانم ها: آرام سجادی
آقایان: میلاد ریاضیات(سرپرست)- سینا حیدری( مسئول فنی تیم)– کاظم مارانی(عقب دار)– مهدی مناجاتی(راهنما)– پویا ابوطالبیان(عکاس)– محمد بهرامی– سعید حیدری– حمید منتظری- احمد موحدی– سعید مهری
گزارش نویس: خانم آرام سجادی
۳-سیمای جغرافیای منطقه:
ارتفاعات و نقاط مهم منطقه(قلل همجوار،گردنه ها،دره ها و … با توصیف چشم اندازها):
از دیگر ازتفاعات مهم این این رشته کوه می توان از مورگل ،کپیری، قرل قلعه ، سه قپه اسمانی ، ماش ،بیژن ، حوض دال، وقلل حرا نام برد.
راه های دسترسی به منطقه با ذکر موقعیت و وضعیت(آسفالت_خاکی):
نام نزدیکترین شهر یا روستا:روستای خفر
پمپ بنزین و پاسگاه بین راه:-
نزدیکترین مراکز امدادی و درمانی:-
نوع پوشش گیاهی منطقه:-
جانوران منطقه:-
۴-شرح اجرای برنامه:
شرح گزارش:
ساعت ۱۷ همه دوستان دروازه تهران جمع شدند سوار مینی بوسی که در نظر گرفته بود شدیم تعدادی از دوستان مقابل صفه به ما ملحق شدند و در نهایت با سوار کردن اخرین نفر نزدیک پلیس راه راس ساعت ۱۸ اصفهان را به مقصد روستای خفر ترک کردیم.
اسمان کاملا صاف و مهتابی بود و خبری از برف و باران نبود،یک صعود خوب را بهمان نوید میداد با گذشتن از سمیرم هوا سردتر شد و برف کنار جاده نمایان شد نزدیک گردنه جاده لغزنده بود با احتیاط و سرعت کمتر از گردنه گذشتیم .
به روستای خفر رسیدیم نزدیک امامزاده توقف کوتاهی داشتیم برای خرید و خواندن نماز، امامزاده پوشیده از برف بود با تمام شدن خرید به سمت خانه کوهنوردان حرکت کردیم و راس ساعت ۲۲:۳۰ به خانه کوهنوردان که متعلق به اقای حجاریان بود رسیدیم، جا داره همین جا ازشون تشکر کنیم که این مکان را برای استراحت کوهنوردان اختصاص دادن.
وسایل را پیاده و همه استراحت کوتاهی کردیم و بعد از خوردن شام و خوش و بش دوستان کرامپون ها آمد وسط که با کمک آقای ریاضیات و آقای حیدری کرامپونها تنظیم و اماده شد خیلی از دوستان دفعه اولی بود که از کرامپون استفاده میکردند و اشنایی نداشتند که با کمک مسعول فنی و راهنمایی سرپرست همه آماده شدند. بعد از اینکه خیالمون بابت کرامپونها راحت شد همه اماده شدیم برای خوابیدن به امید یک صعود موفق.
۷ صبح بیدار باش بود بعد از صرف صبحانه و جمع کردن وسایل، کوله ها بستیم و داخل حیاط گرم کردیم و ساعت۸:۴۵ رهسپار دنا شدیم. مسیر پوشیده از برف بود بعد از گذشتن از باغات سیب که به نظر سرد و بی روح بودند ولی همچنان زیبا به نظر میرسیدند.
اقای ریاضیات سر قدم بودند و اقای مارانی عقب دار وارد شیب شدیم باد تندی میوزید و برف را به صورتمان میکوبید برف زیادی تو مسیر بود که انتظارش را نداشتیم برف تا زانوهامون میرسید گاهی هم ارتفاع برف تا یک متر میشد دوستان به ترتیب کار برف کوبی رابه عهده میگرفتند بعد از پشت سر گذاشتن چند شیب پناهگاه خودش را نشان داد و همگی راس ساعت۱۳ به سلامت به پناهگاه رسیدیم. افتاب فوق العاده ای بود هوا کاملا صاف بود اما به خاطر باد شدیدی که می وزید و سرمای زیاد امکان بیرون ماندن از پناهگاه و لذت بردن از صحنه های زیبای کوهستان و برف که زیر نور افتاب زیباییش دو چندان شده بود نبود
چندتا از دوستان زحمت تمیز کردن کف پناهگاه را که کمی برف بود کشیدند زیر اندازها را پهن کردیم و پس از صرف نهار تعدادی از دوستان استراحت کردند و بقیه نشستند به صحبت کردن و از تجربیات همنود و سرپرستمان اقای ریاضیات استفاده کردند، خاطرات اقا میلاد از صعودشان واقعا شنیدنی و لذت بخش بود.
تصمیم بر این شد صبح ساعت ۴حرکت به سمت قله باشه شام خوردیم و ساعت ۸ همگی خوابیدیم ساعت ۳٫۳۰ بیدار باش بود بعد از خوردن صبحانه سبک ، اماده شدیم سرپرست همه دوستان را چک کردند و توضیح مختصری در مورد استفاده از کلنگ دادند کرامپونها را بستیم و با کوله سبک راهی قله شدیم حرکت راس ساعت۴٫۴۵٫
یکی از همنوردان به علت مناسب نبودن کفش تصمیم گرفت داخل پناهگاه بماند و زحمت پشتیبانی تیم را بکشد
اسمان کاملا صاف و مهتابی بود نیازی به نور هد لامپ نبود اسمان پر از ستاره فوق العاده زیبا بود،شبهای کوهستان فوق العاده زیبا و رویایی هست حتی تو سرمای زمستان. با ارامش و سرعت خوب مسیر را طی کردیم.
هوا کم کم داشت روشن میشد که صدای مهیبی همه دوستان را میخکوب کرد بهمن بود. خدا را شکر در مسیر ما نبود پس استراحت کوتاه سر پایی صرف اب و تنقلات به مسیر ادامه دادیم گروه کاملا یکدست بود و به صورت یکنواخت حرکت کردیم همه به نوبت کار برفکوبی را انجام میدادند مسیر و شیب را یکی یکی پشت سر گذاشتیم
قله مورگل در سمت راست و قاش در سمت چپ خودش را نشان میداد فوق العاده زیبا و با ابهت حالا افتاب کاملا بالا امده بود و باد و بوران شروع شد بعد از رد شدن از زمین فوتبال کنار تخت سنگ استراحت کوتاهی کردیم و به سمت اخرین شیب، شیب زیر قله حرکت کردیم بعد از طی کردن شیب با قدمهای محکم و استوار همگی راس ساعت ۱۱ روی قله بودیم، روی قله شدت باد کمتر بود همگی شاد و سرحال بودیم بعد از گرفتن چند عکس و فیلم تصمیم به برگشت گرفتیم.
بعد از رسیدن به قله انگار اثری از خستگی در سیمای دوستان نبود همه سر حال به سمت پناهگاه حرکت کردیم. مسیر بازگشت عالی بود برای سرسره بازی و بازگشتمون را راحت تر میکرد فقط جاهایی که احتمال ریزش بهمن بود موجب نگرانی سرپرست میشد که با درایت کاملا دوستان را هدایت میکردند و نهایتا راس ساعت ۱۲:۴۵ همگی به سلامت به پناهگاه رسیدیم .
همه سالم و سرحال، به یاری حق تعالی و حمایت دوستان صعود فوق العاده ای بود تصمیم بر ان شد بعد از استراحت کوتاه و صرف نهار به سمت روستا حرکت کنیم. ساعت ۱۶ وسایل را جمع کردیم چند نفر از دوستان زحمت کشیدند و زباله ها را به کوله هاشون بستند و از مسیر پا کوب به سمت روستا برگشتیم و ساعت ۱۸٫۳۰ به خانه کوهنوردان رسیدیم.
وسایل را جمع کردیم خانه را مرتب کردیم و منتظر مینی بوس شدیم ساعت ۲۰:۱۰ کوله ها را داخل مینی بوس چیدیم و رهسپار اصفهان شدیم و ساعت ۱۲:۳۰ همگی به سلامت به اصفهان رسیدیم.
«اي يگانه هستي بخش،آن هنگام كه برفرازقله آن بيكران كوه ايستاده بودم چيزي جزعظمت وبزرگي وشكوه وجلال تو درذهنم تداعي نميكرد»
