با اینکه سال ها در نوشته ها و مقاله های متعدد نسبت به رعایت بهداشت در کوهستان و پرهیز از تخریب طبیعت تاکید و اطلاع رسانی شده و علاقه مندان با جمع آوری زباله و برنامه های نمادین در این خصوص فعالانه حضور داشته اند، چرا تا کنون در قیاس به آنچه انجام گرفته بازدهی و موفقیتی در جهت بهبود شرایط موجود حاصل نمی گردد؟
چرا پس از مدت کوتاهی در مناطق پاکسازی شده دوباره شاهد انبوه زباله و تخریب هستیم؟ چه کسی مسئول جمع آوری زباله های بجا مانده است؟
به نظر می رسد عزم عمومی و مردمی برای احیای محیط زیست سالم و پرهیز از تخریب طبیعت و آلوده سازی به مخاطبین کافی نبوده و به گونه ای تکرار و هشدارهای باز دارنده همانند کوبیدن آب در هاونگ است.
در این خصوص شاید ابزار و اهرم اجرایی بر اساس واقعیت موجود نبوده و یا هنوز رابطه منطقی بین گوینده و شنونده برقرار نگردیده، لذا به نظر نگارنده ساماندهی و نظارت یکی از عوامل کاهش آلودگی محیط زیست است که به سه روش ماثر می باشد.
بخش بزرگی از علاقه مندان و مسافرین یک روزه (مردم عادی) در کوهستان از قشرهای مختلف جامعه بوده که فاقد سرپرست و مربی هستند، در این برنامه نظارت و مدیریت متمرکز وجود نداشته و آسیب پذیری به مراتب بیشتر خواهد بود.
بخشی از کوهنوردان و علاقه مندان به صورت گروه و یا محفل با ظرفیت و توانمندی متفاوت که دارای سرپرستی بوده و آسیب پذیری تا حدودی کاهش می باید.
بخشی از کوهنوردان و صعود کنندگان در قالب باشگاه ها بوده که ظرفیت و توانمندی اعضای تیم یکسان سازی شده و سرپرستی نسبت به شناخت افراد تسلط و آگاهی کامل داشته و درصد آسیب پذیری به مراتب کمتر و قابل کنترل است.
با توجه به آگاهی فردی و اجتماعی نسبت به تعهد اخلاقی در حفظ و حراست از محیط زیست به نظر می رسد تعهد و پاسداری از حرمت کوهستان مصلحت جویی و گذشت از منافع شخصی است؛ لذا صداقت در کردار و عزم ملی به دور از شعار و حاشیه در موفقیت و کامیابی مؤثر خواهد بود.