اسامی تعدادی از قلههای شیرکوه به شرح زیر است:
– قله شیرکوه با ارتفاع ۴۰۷۵ متر در قسمت جنوبغربی روستای “دهبالا” و قله آسماننما در جنوب آن قرار دارد.
– قله «برفخانه طزرجان» با ارتفاع ۳۹۹۰ متر شامل «میلبرفخانه»، قله غربی برفخانه، قله اصلی برفخانه و سوزنیهای برفخانه که مشرف به بخش طزرجان بوده و دیوارهها و سوزنیهای بسیار زیبایی دارد.
– قله سنگی «بنادک» که مشرف به روستای “بنادک” و در شمالغربی بخش «منشاد» قرار دارد. ارتفاع بنادک ۲۰۴۰متر و به علت داشتن دیواره و مسیرهای صخرهای قابل اهمیت است. این قله در واقع یک سوزنی یا برج سنگی است که قسمتهای بالای آن برای صعود به کار فنی احتیاج دارد.
– کوه منشاد با ارتفاع ۳۸۷۵ متر و شامل قله هایی به نام «منشاد»، «خیبر»، «مهریز»، «نیریز» در قسمت جنوبشرقی بخش منشاد قرار گرفته است.
– برج «ارنان» با ارتفاع ۲۸۹۹ متر که جدا از منطقه شیرکوه و در جنوب آن در دل کویر «ابرقو» در بخش «نیر» به شکل یک برج عظیم سنگی بسیار زیبا خودنمایی میکند.
برای صعود به شیرکوه مسیرهای گوناگونی وجود دارد از جمله: دره سوسن، دره شمس، بردستان سانیچ، لابیدشیر، بیدکبکان، لابیدسرخ، لاگردو، لایخچال و آبریز.
مسیر آبریز دارای دو مسیر فرعی به نامهای “درهنجیب” و “لاسرگون” میباشد. وجه تسمیه آن نیز وجود تنگهای است با شیب تند و نسبتا طولانی به نام “درهنجیب” که مشکلترین بخش صعود به قله شیرکوه است.
برای رسیدن به شیرکوه باید به شهرتفت در سی کیلومتری یزد و از آنجا به روستائی ییلاقی به نام “دهبالا” که با ارتفاع ۲۶۰۰ متر از سطح دریا، ۲۰کیلومتر از شهرتفت فاصله دارد و سپس به روستای “شیخعلیشاه” رفت.
منبع
برنامه: شیرکوه یزد
نوع برنامه: نیمه سنگین
سرپرست: سید عباس موسوی کازرونی
تاریخ: ۱۱ و ۱۲ آبان ۹۱
مسیر: یزد- تفت- روستای ده بالا
تعداد: ۷نفر سید عباس موسوی کازرونی(سرپرست)- منوچهر انصاری – آرش فرهادی منش- حمیدرضا رضوی فرد
گروه مهرگان: ریحانه صنعتی( سرپرست) نوشین دادوند- نجمه هاشمی
هرینه مینی بوس: ۵۵۰۰۰ تومان
در ساعت ۴/۳۰بامداد روز پنج شنبه ۱۱ ابان ۱۳۹۱ با توکل بر خدا شروع سفر خود را از کازرون شروع نمودیم. در ساعت ۱۳به شهر تفت رسیدیم که مهمان دوستان عزیزمان آقایان ایت اللهی و سادات حسینی بودیم و در کنار منطقه ایی که آبشاری بود( اسمش؟!) نهار را خوردیم.
کوه عقاب
و سپس به شهر تفت رفته تا راننده صورتحساب برگشت خود را بگیرد که متاسفانه در شهر تفت اینکار انجام نمیشد (و راننده روز بعد به یزد رفته و صورتحساب گرفت) و در ساعت ۱۶به روستای ده بالا و محل اسکان که باغچه بسیار قشنگ و پاییزی بود رسیدیم. و تا ۵ بامداد روز جمعه ۱۲ ابان استراحت نمودیم.
ساعت ۴/۳۰بامداد بیدارباش بود و ۵/۳۰ همه سوار بر مینی بوس به سمت مسجدی رفتیم که محل استراحت کوهنوردان میباشد. جناب اقای صنیعی به عنوان راهنما منتظر ما بودند.با توکل بر خدا و معرفی اعضا به اقای صنیعی سفر صعود خود را اغاز نمودیم.
در ابتدای راه درخت و باغهای میوه و استخر اب دیده میشد به آخرین درخت که رسیدیم به سمت شمال و و در خلاف جهت خط الرأس کوه که راه را کج کردیم.در امتداد رودخانه خشک شده ای در داخل پاکوب مسیر را تا محلی که چند درخت بادام و گردو سایه ساری را فراهم کرده بودند ادامه دادیم در همانجا یک تابلو فلشی را به سمت مسیر نشان میداد. از اینجا شیب مسیر زیادتر شده و رو به قله بود.
اندکی جلوتر در سمت شمال به یک سه راهی میرسیم که چشمه ای کوچک ولی گوارا در گوشه ای از آن قرار دارد که لوله باریکی آب آنرا را لبریز ار اب کرده است.
ساعت ۱۰ صبح به جان پناه در ارتفاع۳۵۱۵ متری رسیدیم.در محل شب مانی سه جان پناه وجود داشت که دوتای آنها قدیمی و کوچک با سقف مدور و دیگری جان پناه نوساز و مدرن وبسیار زیبایی بود. که در کمتر مکانی نظیر آنرا دیده ام دو جان پناه دیگر کمی تمیزتر و گرمتر بودند.کف انها نیز تخته های مشبک بود که گرمای مطلوبی را محفوظ میداشت.سرویس بهداشتی مناسبی هم در دسترس بود.حوضچه سیمانی کوچکی نیز در نزدیکی جانپناه از طریق لوله پلیکان،آب گوارا و بسیار سرد چشمه ای را در اختیارمان میگذاشت. که بنا به گفته راهنما همیشه ایام سال این چشمه اب دارد.تا ساعت ۱۰:۴۰ پناهگاه ماندیم و صبحانه خوردیم. کوهنوردان زیادی هم در پناهگاه بودند.بعد از صبحانه در ساعت ۱۰:۴۰به سمت خط الراًس قله به راه افتادیم.مسیر کم شیب پاکوب و در دشت وسیعی واقع شده بود.راه به سمت جنوب غربی بود و مسیر کاملاً واضح.در میانه راه سنگ چینی با پرچم میهنمان دیده میشد. کمی جلوتر به سمت جنوب پیچیده و در تراورس عریض و راحتی به سمت قله میرویم.نزدیک به قله شدت باد افزایش میافت.ساعت ۱۳ به قله میرسیم .قله شیر کوه بر خلاف بسیاری از کوهها فاقد چکاد بوده و به قولی کله قندی نمیباشد.بلکه محوطه بسیار وسیع و بازی است که لبه گسل و پرتگاه غربی آن بلندترین نقطه میباشد.در همان محل تابلوی بسیار بزرگی نصب شده که ایه شریف “فالله خیرحافظاً و هو ارحم الراحمین”نگاشته شده است. در سمت شرقی نیز جان پناه کوچک و همچنین ساختمان آجری به همراه دکل مخابراتی بچشم میخورد.قله برفخانه طزرجان نیز در دور دست و در میان غبار صبحگاهی به زیبایی دیده میشود.
ابتدا دست به دست هم شکر یگانه آفریدگار اینهمه شکوه و جلال را و سرود ملی بجا آورده و پس از ثبت تصاویر زیبا از گروه در مرتفع ترین نقطه مرکز این مرزو بوم، به سمت پایین در ساعت ۱۴سرازیر شدیم .و در ساعت ۱۵:۲۰ به پناهگاه رسیدیم.. پس از صرف نهار ساعت ۱۶به راه افتادیم. در اینجا به علت اینکه یکی از اعضا موبایلش را گم کرده بود گروه به دو قسمت تقسیم شد. دو نفر از بچه ها همراه با راهنما در ساعت ۱۶ به سمت پایین به راه افتاده و در ساعت ۱۸:۴۰ به مسجد رسیدن و ۳ نفر از گروه دوم هم ۱ ساعت از مسیر را به سمت قله رفتن به دنبال پیدا کردن موبایل!! و ۲ نفر دیگر در پناهگاه ماندند. که موبایل هم پیدا نشد. در ساعت ۱۸ ، ۵ نفر گروه دوم هم شروع به حرکت و در ساعت ۱۰ شب به مسجد رسیدند.
و همه شب را تا ساعت ۴:۳۰ بامداد روز شنبه ۱۳ ابان استراحت نموده و در ساعت ۵:۴۵ همه سوار بر مینی بوس به سمت کازرون به راه افتاده و در ساعت ۱۵:۴۰به کازرون رسیدیم.