در یادداشتی که حسین صالحی برای پایگاه خبری بام نیوز ارسال کرد اظهار داشت:
اولا این پرسش به ذهن می آید که ، آیا ضرورت را باید شناخت و تشخیص داد! یا اصولا اعتقادی به ضرورت و نگاه تا حدی جامع، برایش قائل هستیم!!؟؟
خوب ، فرض براین گذاشته می شود که آری ( به ضرورت قائلیم)/ تا جایی که دانش و تجربه مان اجاز می دهد بدنبال ضرورت هایی که یک صعود نیاز دارد هستیم- و از همین نگاه است که شروع به شمارش و ردیف بندی ( اولویت- گردآوری) اطلاعات می پردازیم / و با توجه به ضرورت …در جهت تسهیل و اجرای برنامه، به منابع و افراد هم رجوع می کنیم-
🔸 یادآوری: ( کاربست این خلاصه می تواند شامل برنامه های یک روز نیز باشد!؟)
اما آنچه که مهم است ،در این بخش بشمارش در می آید:
۰- کجا می رویم
۱- با چه کسانی(گروه- باشگاه…)
۲- از کجا صعود می کنیم
۳- هوا چطوره
۴- از کدام جهت
۵- ساعت صعود ( یعنی چه ساعتی از روز با چه شرایطی کجا باشیم)
۶-در مسیر چه نقاط ایمن ،پناه، برای توقف اضطراری داریم ،سنگچین، کلبه…
۷- چه چیزی برای بیواک داریم
۸- و چه نقاطی دارای خطرات بالفعل و یا بالقوه هستند
۹- مدت زمان کلی و حدودی برنامه
۱۰- مقدار بارش قبل از حرکت (روزهای قبل)
۱۱- آیا حین برنامه بارش خواهیم داشت
۱۲- بارش در انتهای روز/ عصر و منتهی به شب – ازچه ساعتی شروع می شود
۱۳- بارش روز بعد
۱۴- شدت و سرعت باد
۱۵-بادغالب و محلی
۱۶-بودن در چه نقطه ای( یال، خط الراس…)
۱۷-ارتفاع قله
۱۸- دسترسی از شروع پیمایش تا برف
۱۹-رکورد کردن مسیر ( ترک زدن)
۲۰- نوع کفش همراه( انواع کفش)
۲۱- تعداد نفرات
۲۲-کوله
۲۳- تجهیزات
۲۴- تغذیه
بنابراین از شماره یک که گفته شده /کجا میریم ، شروع می کنیم : (قصد ما پیمایش و صعود یک قله تا ارتفاع زیر ۴۰۰۰متر است( حدود۳۵۰۰-۳۲۰۰) و در فصل برفی و…-
بنابراین ضروریات قبل از حرکت را مرور ذهنی کرده و آماده برای رفتن به محل قرار می شویم- موارد شمرده شده نه تنها در ذهن سرپرست بلکه مواردی نیز باید توسط همنوردان هم شمرده شود- هرچند که می توان کل موارد… را به سرپرست برنامه ( هم آهنگ کننده)مرتبط دانست…
اما با توجه به عوامل مختلف از جمله کمی مدت روشنی هوا و…و اختصاص زمان / امر دیگری که در این میان در حین اجرا ، مهم و غافلگیر کننده است نکته شماره هشت(۸) است! که عواملی چون تغییر ناگهانی هوا و مقدار برف نشسته در سطوح شیبدار- خصوصا شیب تند …( بالای ۲۵ – ۳۰ درجه)و نوع برف- که می تواند باعث بهمن یا تردید درصعود گردد و بنابراین عبور از مسیر طولانی تر( دور زدن) را به ذهن می آورد، یا احتیاط زمانبر دیگری را شامل شود! ( البته اهمیت بررسی چشمی مسیر در این شرایط / از جمله بستر مسیر هم راهنماست)و یا دچار گرداب (چالشی چون دیدکم…)و شرایط و موقعیتی شویم که نه راه پیشروی باشد و نه برگشت/ بنابر این نیاز به ریسک ! را ایجاب و در فکر مسیر میانبر دیگر خواهیم افتاد…!! ( البته اگر میانبر را بشناسیم یعنی قبلا صعود یاد فرود رفته باشیم!)…) و در شرایط حادتر و عدم دید و توانایی…( توقف…!؟)
که در بعضی از این موارد به ناگزیر باعث تغییر برنامه برای برگشت و…می شویم.
علاوه بر این کوهستان دارای تغییرات غیر مترقبه ایست/ که می تواند نیازها را افزایش دهد ( نیازی که ابزار رفع اش را نداریم! …) مانند نداشتن لوازم گرمایشی در دسترس …و عملکردی متناسب در زمان کوتاه با سرعتی بیشتر…
و بنابراین دریافتن فرصت در هر شرایط / خصوصا شرایطی که هنوز با اضطرار مواجهه نشده ایم ( شرایط نرمال) – و توجه داشتن در این شرایط به مشکلاتی که اکنون ساده بنظر می رسد- : بند کفش، گتر، دستکش ، عینک، کلاه ، باتون ،گل باتون ، کلنگ، چنگگ زیر کفش ( یخ شکن و کج شدنش…) کاپشن و…غیره.
بنابراین بسیار با اهمیت و عاقلانه با تفکر و صبورانه، باید با امور برخورد کرد ، تا در شرایط سخت تر که دچار خستگی و چالش خواهیم بود / همان امور ساده : سخت ، دشوار ، وقت گیر و باعث تحریک عصبی خواهند شد/ مثلا بند کفش باز شده / دستکش دو انگشتی در دست داریم / بستنش سخت تر است / یا گتر باز شده و از لایش برف نفوذ و روی کفش را گرفته/ …در شرایط غیر نرمال ساماندهی چنین امور در برف و باد سخت تر خواهد بود – و در نتیجه هم ادامه مسیر با این شرایط مشکل/ و هم بستن و درست کردنش مشکل ساز است…
آذر ۹۹
حسین صالحی