• امروز : سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 23 April - 2024
کل اخبار 24660
1

دلنوشته از مهدی قاسمی

  • کد خبر : 18444
  • 24 دی 1399 - 22:37
دلنوشته از مهدی قاسمی
مهدی قاسمی: در کوله پشتی ام 

 

 

چشمه

سر گرفته بود

بر دامان کوه

و بی دریغ می رفت

تا تکرار کند

الفبای پاکی را

در طنین تکاپوی پیوسته ی قطره هایش

مسیر را

در پایکوبی نی لبکِ گله های گرگ و میش

نفس می کشیدم،

نسیم معطرِ آویشن

آوازم می داد

که آیینه ی آب

مکدر که باشد

لاله ها را واژگون و

به گریه می اندازد.

به جای هر چیز

فقط رد پایم را

در آنجا جا گذاشتم

و می رفتم…

باید طوری از سایه سار صخره ها گذر می کردم

که کبک ها و ریواس ها

خوابشان خراش بر نمی داشت.

در هیاهوی آرامِ باد وُ

هوای حوصله ی کوهستان

به جای هر چیزی

تنها زمان را

لذیذانه می کشتم

و بدرقه می کردم

خورشید را

که لاشه ی سینه سرخی را

به دندان گرفته بود

و پشت قله های غروب می کشید.

زیر سیاه چادر شب

از چشمک پرانی ستاره می شد فهمید

که ماه هر شب

همین حوالی هول و هراس

به آغوش آخرین پلنگ ایل می آید.

 

اگر میخواستم

تکه تکه

در کوله پشتی ام

به خانه می آوردمت

و همچون سری منقرض

اسیر دیوارت می کردم

اما به جای این همه چیز

تنها تصویرت را

با تمام صلابت و سنگینی ات

شکوه و زیبایی ات

و ستیغ های سرکشت

بر بی طاقتی طاقچه

قاب می گیرم

و به چشمهایم

به یادگار می بخشم.

 

به ماندگاری ات نگاه می کنم

و می دانم که کوه

« با نخستین سنگ آغاز می شود»

و من آغاز شدم

با نخستین غاری

که در قلبم کشف کردم

غاری که

پناهگاه تمام طبیعت است.

 

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.bamnews.ir/?p=18444

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.