سلام و درود به دل آزردگاه کوه
نمی خوام، امروز که روز خاصیه
وقت عزیزتونو بگیرم،
اما وقتی حرف درد و دل میاد
ذهن پرآشوبم، متلاطم میشه،
دست خودم نیس!!!
کوه است و دل
هر دو تاش بزرگن
کوه برا هم مون
دل واسه خودم
و یه زخمه!!! عمیق و قدیمی،
روی هر دوشون،
هست،
وقتی کوه زخم میزنه،
یا وقتی زخم کهنه اش، تازه و عمیق تر
و بزرگتر میشه،
وقتی چوپان، نی یشو دیگه نمی زنه،
وقتی قناری، حنجره ش پاره میشه،
وقتی گوون ها میمرن،
وقتی حرمت ها شکسته می شن،
وقتی زباله ها در هوا رقص می کنن،
وقتی حیونا از خونه شون فراری میشن،
وقتی سکوت کوهستان شکستته میشه،
وقتی من مسئول، با جاده کشی
خنجر بر قلب نازنین کوه فرو میکنم،
وقتی سکه میر، سکه عشق
گم میشه!!!
وقتی درد تمام وجودمو میگیره
و کلمه در گلویم، به نفس نفس می افته
وقتی…..
بقول” آباقر ”
منم عین شما غصه میخورم.
منم عین شما غصه میخورم.