برچم وخم های در راهت نگاهی کرده ای.
زیرلب ذکـــــــــری و یادی از خدای مهربان.
ازسر صدق وصفا برخود دعائی کرده ای.
کتروکفش وکوله وگاهی کرامپون هم به پا.
فکر راه وچاره برراهی زچاهی کرده ای.
همتت را میستایم چونکه همپای منی.
وقت رفتن بهر همراهی صدائی کرده ای.
تا ببندم کوله را قدری تحمل بایدت.
ای که همت بر ره پر ماجرایی کرده ای.
وقت کوران خودچوطوفان نعره زن.
ای که خودکوران بی چون وچرائی کرده ای.