همه ما قبول داریم که سطح توانایی افراد در گروهها بسیار متفاوت است و هر چه هم نفرات را منتخب کنیم باز هم این اختلاف سطح توان در گروه وجود خواهد داشت البته در گروههای کم تعداد و منتخب این اختلاف بسیار جزیی است و مشکل مهمی برای بقیه ایجاد نمیکند از طرفی برای شناسایی استعدادها و جذب نیروهای جدید گاه لازم است همنوردهای جدیدی با خود همراه کنیم که شاید توانایی کمتری از بقیه دارند.
در صورت لزوم و ایجاد فاصله زیاد بین نفرات گروه سرپرست میتواند با بررسی شرایط و صلاحدید خود نفرات را به دو گروه تقسیم کند که البته به شرط تابعیت و تمکین همه نفرات دو گروه و هماهنگی کارها با سرپرست اصلی و داشتن تجهیزات ارتباطی و اشراف نفرات به مسیر.
این جزو تاکتیکهای کوهنوردی محسوب میشود و معمولا مشکلی هم پیش نمیاید.
اینکار تفاوت دارد با جدا شدن خودسر نفرات از گروه که قطعا باعث هرج و مرج و حوادث خواهد شد مانند نفراتی که انگار فقط برای دید و بازدید صبحگاهی یا استفاده از امکاناتی خاص همراه گروه میشوند ولی کل روز بصورت مستقل و انفرادی و بدون هماهنگی و برای خودشان صعود میکنند.
در این بین گاهی هم پیش میاید که توان نفرات همسطح نیست ولی فاصله هم زیاد نیست و یا امکان تقسیم نفرات وجود ندارد که میتوان با کنترل و تنظیم سرعت فاصله را حذف کرد تا همه نفرات با هم به قله صعود کنند نکته جالب و مخلص کلام اینجاست که بارها دیده شده نفراتی که در صعود عقبتر بودند و درخواست کاهش سرعت جهت استراحت بیشتر و رسیدن به بقیه را داشتند بعد از صعود قله و موقع بازگشت انگار سوار بر اسب تازه نفس میشوند و با حالت فرار از قله، به تاخت پایین میروند! گویی که هم راه را بهتر از بقیه بلدند و هم توانشان از بقیه بیشتر شده!
که این کار باعث چالش برای گروه و سرپرست میشود چه بسا بارها در این بازگشتهای انتحاری حوادث فراوانی مانند گم شدن یا پیچ خوردن پا و…. اتفاق میفتد که دودش در چشم همه اعضا گروه میرود و باید بدنبال نفر گم شده بگردند.
و اگر هیچ مشکلی پیش نیاید هم کسانیکه زودتر پایین رسیدند باید کنار ماشین صبر کنند تا بقیه هم برسند و با هم سوار شوند.
پس اینکار اگر بدون شرایط “تاکتیک” اشاره شده در بالا انجام شود، کاملا نکوهیده و بشدت خطاست و بارها باعث حوادث گوناگون شده.
از قله و گروه فراری نباشیم!