“صعود هشت هزاری ها”
“شهاب رییسی اسکویی” مترجم ، عضو تیم ملی جوانان فدراسیون کوهنوردی ایران در دهه ی هشتاد، عضویت در باشگاه کوهنوردان آرش تهران و از هیمالیا نوردان توانمند کشور است ، از همنوردان زنده یاد محمد اوراز و استاد محمد نوری بوده و استاد دانشگاه در کشور ترکیه ، ایشان صعود بیشترقله های هشت هزاری را در کارنامه درخشان خوددارد.
در نوشتار و گزارش برنامه ها ی کوهنوردی با نگارش “قلم زرین شان” حرف های ناگفته ی بسیاری در لابهلای واژهها احساس میشود ، همچون سروده های شعری در مایه های معترض اجتماعی و یا شعرحماسی.
وقتی می گویم شعر ، بدون اغراق با خوانش مطالب شهاب رییسی اسکویی احساس شاعرانگی می کنم و این احساس نیز در وجودشان هست که در نوشتارشان ایفای نقش می کند.
مثلاً در صعود ها می گوید : مدتی فاصله گرفتم تا پایانی باشد بر خاطرات تلخ من در اورست ، یا از دست دادن ارزش های انسانی به خاطر صعود یک قله هشت هزاری در شأن یک کوهنورد واقعی نیست و امثالهم.
نکته ی جالب تر اینکه در نوشتار اخیر شان ، مثلا : کوهنورد خارجی “لویس” به “موریس” درصعود به قله ی «آناپورنا» در بررسی هایش می گوید : ارزشش را داره ؟
چه دیالوگ زیبایی! که بسیار پر محتوا و دارای مضمون فراوانی ست.منظورش ازدست دادن جان در این صعود است ، که این دو همنورد و اعضای تیم به یک خود شناسی و خود باوری درونی در مایه های پرستیدن آگاهانه به یک هدف خاص که به آن می خواهند دست می یابند، اما دُچار حوادثی در بر نامه می شوند ، به نظر میآید خارجی ها زودتر به یک سری مسایل کوهنوردی دست می یابند چون دارای تجارب ارزشمندی هستند. هرچند در صعود ها ی دشوار همنوردانی را از دست می دهند …
شهاب رییسی اسکویی معتقد است که از دست دادن جان و یا ریسک کردن بالا در یک صعود کوهنوردی بدون حاشیه توام با صداقت ارزشش را دارد و یا تأکید دارد که در صعود های دولتی وقتی ارزش های انسانی زیر پا گذاشته می شود و حقی از اعضای تیم ضایع می شود آن صعود ارزش واقعی خود را از دست می دهد ودراین نوع صعود ها حتی نباید کوهنورد یک انگشت خود را از دست بدهد.
این نکته ی مهم در گفتاردیگر کوهنوردان با تجربه خارجی و ایرانی می تواند یک الگو و یا یک «مانیفست» باشد برای آنهایی که تازه می خواهند هیمالیا نورد بشوند. لذا این اصل و مبدأ حرکت خوبی است برای صعود های هشت هزار متری برای نسلهای جوان کشورمان ، با دید و نگاه برتر علمی و بروز به دنیای کوهنوردی. بله با الگو گرفتن از بزرگان کوهنوردی
آری به اتفاق می توان جهان گرفت.
به نظر می آید در هر مرحله از تاریخ کوهنوردی در ایران به یک نوع خویشتن نگری و خود شناسی در کوهنوردی نیاز مندیم، لذا در این راستا باز آموزش های فنی کوهنوردی و تربیتی و داشتن تاب وتوان در صعود های دشوار که حرف اول را می زند بسیار حائزاهمیت است، البته باز با حفظ ارزش های انسانی.
من خودم در صعود های بلند تجربه و فعالیتی نداشتهام ، اما بر این باورم که ریشه ی تاریخی فکری ، فرهنگی ، فنی کوهنوردی در ایران بسیار ناب بوده و هست و گنجینه های فراوانی در کوهنوردی داشته و داریم.
حال نیز مردان و زنان برجسته و اثر گذاری چه در فعالیت های درون مرزی وچه برون مرزی داشته و داریم که برای سرزمینمان ایران افتخارات زیادی کسب کرده اند.
با درود واحترام . لطفا اگر امکان دارد تصویر را کامل بزنید . چون از بالا و پایین بریده شده و توی ذوق می زند . لااقل به صورت نیم تنه می زدید .تشکر
سپاس از پیگیریتان اصلاح شد
سلام
لطفا تصویر را لااقل به صورت نیم تنه می زدید تشکر
سپاس از پیگیریتان اصلاح شد