یادش بخیر دورانی بود آن دوران؛ دوران کودکی ما بچه های دهه ۶۰ گذشت ، البته خیلی سریع هم گذشت.
ازدحام جمعیتی متولدین آن دوران، کمبود امکانات و محدودیت های اجتماعی و … سبب شده بود با حداقل امکانات خوش و سازگار باشیم و این شرایط از ما انسانهای خود ساخته ای ساخت.
کمبود امکانات در حدی بود که یکی از هیجان انگیز ترین بازی های گروهی آن دوران ما بازی صندلی موزیکال بود!
به این صورت که تعدادی شرکت کننده با پخش موسیقی در اطراف تعدادی صندلی به چرخیدن میپرداختند و با قطع شدن موسیقی هر آن که جایی برای نشستن داشت برنده بود.
بازی تا جایی ادامه پیدا میکرد که نفر آخر صاحب صندلی داغ میشد.
صندلی که از زیر کلیه رقبا کشیده بود !
کودکی مملو از رقابت ما به همین ترتیب گذشت ، دبیرستان ، دانشگاه ، محیط کاری و گروههای ورزشی و اجتماعی.
حال که وارد گروههای اجتماعی شدیم مشکلات عدم آموزش اصول کار تیمی ، تعامل ، همکاری ، گذشت و فداکاری در گروههای اجتماعی اینجا نمود پیدا میکرد، هدف ما برنده شدن بود ما را چه به کار تیمی!
به ما آموخته شده بود برای بدست آوردن صندلی بجنگیم ، برای بدست آوردن جایگاه اجتماعی ، منزلت افتخار ، کنکور و…
این روزها مصادف بود با قهرمانی کشتی گیر عزیزمان حسن یزدانی
صعود افتخار آفرین به هشتمین قله مرتفع جهان قله ۸۱۶۳ متری ماناسلو توسط عزیزان:
«افسانه حسامی فر»
«کتایون محمودی فر»
«آتوسا معنوی»
«حسین بهمنیار»
«محمد جواد اکبری»
«محمد معین عباسی نیاسر»
همه و همه نشان دهنده این که ما تربیت شده ایم که خوب بجنگیم ولی آموزشی برای انجام کارهای تیمی به خوبی ندیده ایم و شاید معدودی هستند که به خوبی این اصل را آموخته اند و لذتش را میبرند.
امیدوارم روزی شاخه، سر فصل، رشته و دروسی جهت اموزش اصول کار تیمی هم بر مجموعه اموزش های ما افزوده شود تا شاهد ارتقا کار گروهی و بهبود کار تیمی هم باشیم.
مسعود حسینیان چاوشلو
۱۴۰۰/۷/۱۰