به کوله ات میسپارم
میدانم امنی ، امانی
میدانم هیچ جز ، یأس ترا نمی فرساید
این تنها چیزیست که این روزها میخواهم
آخر درون کوله ات انتظار هست ، آرزو هست ، اشتیاق هم به وفور …..
اما کاش من هم همراه بودم
کاش مرا هم لابلای این شاعرانه پر تپش می سرودی ، کاش …
مرا به قله رسیدی صدا بزن …
بگو جایت سبز ، بگو کاش اینجا بودی و میبوسیدمت …
آخر آرزوهایمان یکیست
از تو که چیزی کم نمیشود ، مرا صدا بزن
این انتظار زیادی ست ؟
من امتداد توأم ، مرا صدا بزن