در این مطلب وجه تسمیه بعضی کوه های معروف ایران را با هم مرور خواهیم کرد.
توچال
به معني چال آبگير و درياچهي كوچك است. چون قلهي توچال در كنار درياچه قرار دارد آن را بدين نام خواندهاند.
تهران در گذشته و حال
جانستون
جانستون مخفف جان ستان است. دشت پاي كوه به قدري زيبا است كه جان را ميستاند.
چپكرو
كوهنوردان به دليل تمايل قله به جهت غرب و سمت چپ نام چپكرو را بر آن نهادهاند.
خرسان
از كوههاي تخت سليمان. به مناسبت وجود خرسهاي زياد در اين منطقه آن را خرسان ناميدهاند.
كتاب كوهها و غارهاي ايران، ص۳۲۰
خرسنگ
واژه خر اگر در كلمههاي مركب به صورت پيشوند آيد به معناي بزرگ و نتراشيده و ناهموار به كار ميرود. خرسنگ يعني جايي كه در آن سنگهاي بزرگ و نتراشيده و ناهموار قرار دارد.
فرهنگ معین
درفك
واژهي درفك مركب از دو حرف دال و فك ميباشد. دال در زبان و لهجهي مردم گيل و ديلم نام پرندهاي است بزرگ و شكاري كه در ارتفاعات جواهردشت، الموت، عمارلو، طالقان و اشكور فراوان ديده ميشود و زير بالهاي آن سفيد است. واژهي فك در لهجهي همان اهالي به معناي آشيانه است. بنابراين در مجموع آشيانهي پرندهي شكاري كوهستان معني ميدهد.
سرزمين و مردم گيل و ديلم
دركه
واژه دركه مصغر دره به معني دره كوچك است.
تاريخ تهران
دماوند
دماوند يا دنباوند مركب از دو جزء دم به معناي دمه و بخار و پسوند آوند. به معناي داراي دمه و دود و بخار.
به نقل از فرهنگ معين، جلد۵، ص۵۳۶
دوبيسل
نام يخچالي در كوه دماوند است. اصل آن ديو- سل بوده و به مرور به دوبيسل تبديل شده است. ديو به همان معناي امروزي و سل به معناي آبشار است.
گفتگو با محمد موسوينژاد
زاگرس
ریشه اوستایی آن زاگر Za-G’R’ به معنای کوه بزرگ است.
بنا به نظر آقاي دكتر پرويز اذكائي نام زاگرس برگرفته شده از نام يكي از قبايل ماد به نام زاگارثی/ساگارتی (Zagarthians/Sagarthians) بوده كه با تغيير ساگارت= زاگارت= زاگرت به زاگرس تبديل شده است.
كوههاي همدان، ص۱۴
واژه زاكرو به معني پشتهي بلند سربركشيده است و همين واژه در نزد يونانيان زاگرس شده است.
خوزستان
سبلان
سبلان را در محل سولان گويند. بعضي آنرا برگرفته از كلمهي تركي سو-آلان به معني آبگير ميدانند. شايد اين وجه تسميه به سبب وجود برفهاي دايمي بوده كه هميشه آبها و چشمهها از آن جاري است.
اردبيل شهر مقدس
در زبان ترکی ساوالان از دو کلمه “ساو” به معنی “وحی” و “آلان” هم یعنی “گرفتن” نیز به کار برده شده است که در اینصورت “ساوالان” به معنی “وحی گیرنده” نیز می باشد و وجه تسمیه ی آن بعلت عزلت، عبادت و بعثت پیامبر باستان زرتشت در بلندترین نقطه ی این کوه عظیم است.
و در برخی نوشته ها معنی ساوالان را گيرنده آب ( سوالان) يا گيرنده صدا عنوان کرده اند. در منابع فارسي ساوالان با نام سبلان شناخته می شود که آن را از باران بزرگي به نام سبل مي دانند.
سوادكوه
سوادكوه امروزي قبلا پدشخوارگر نام داشت و بعد فرشواركوه= بدشواركوه= شواتكوه=سواتهكوه= سوادكوه
مازندران، جغرافياي تاريخي و اقتصادي، ص۱۰و۱۱
سيوله
يخچال سيوله از تركيب سيو- له تشكيل شده است. سيو به معناي سياه و له به معني سيلاب.
گفتگو با محمد موسوينژاد
شيركوه
واقع در جنوب غربي يزد. دو روايت براي وجه تسميه وجود دارد۱- شكل كوه مانند شيري است كه سر بر دست نهاده و خفته است۲- قله اين كوه در بيشتر روزهاي سال از برف پوشيده و به رنگ شير، سفيد است.
جغرافياي تاريخي شهرها
قلعه دختر
بر فراز اين كوه آتشكدهاي است كه از زمان ساسانيان به جاي مانده است. در آن هنگام پارهاي از آتشکدهها به نام ناهيد از ايزدان آيين زردشتي بنا ميشده است و چون از ميان تمام ايردان اوستا تنها نام اين ايزد به صورت مونث ظاهر ميشده است بناها و زيارتگاههايي كه به ناهيد معروف بوده به نام قلعه يا قصر دختر ناميده شده است.
كافركوه
در امتداد ديوار عظيم پلوار واقع شده است. وجه تسميه اين قله به دليل سختي و خشني صخرهها و ديوارههايش ميباشد.
كوههاي كرمان
كركس
در ۱۲ كيلومتري جنوب غربي نطنز قرار دارد. حمداله مستوفي در بارهي كركس نوشته است: كوهي سخت بلند است و از بلندي كركس بر فرازش نميرود.
كوهرنگ
كرنگ(كوه+رنگ) نام بلوكي در كوههاي بختياري بوده است و نام رودخانه و كوه كرنگ از آن گرفته شده است. كرنگ در قديم نام شهري در كوهستان بختياري بوده كه آن را وهشت هرمز يا بهشت هرمز ميگفتهاند. نام رود كوهرنگ از نام اين شهر گرفته شده است.